۷ پاسخ

عزیزممم این حستو درک میکنم اما نذاری اینجوری پیش بره بهتره
یه شب تو برو سمتش سعی کن این دوریو تموم کنی
انشالله که رابطتون درست میشه اگه خدایی نکرده نشد هم بعدا پشیمون نمیشی که سعی خودتو نکردی
یه جوری حرف بزن باهاش که نرم بشه مثلا بگو مگه آدم چندبار قراره زندگی کنه که اینجوری به کام همدیگه تلخش کنیم بیا یه فرصت دیگه به خودمون و زندگیمون بدیم

معمولا مردها نمیتونن خودشونو نگه دارن . بعد دعوا زود میان منتی کشی .
چطور شدی باهاش حرف بزن ببین دردش چیه ؟؟؟؟
مگه میشه آخه .

خب یشب هه چیزارو بزار کنار تو برو سمتش باور کن همچی تموم میشه دلخوریاتون

یا مثلا پدر شوهرم میگه شده خونه تنها بودم نیومدین غذا بپزین یا کار باغ کمکم کنید ولی من چیزی نمیگم سکوت میکنم تا دعوایی نیاد چون دهنمو باز کنم چیزی میگم برای خودم بد میشه

نمی دونم داستان چیه. ولی می دونم فقط یک بار زندگی می کنیم. ما هر بار بحث مون میشه چون هر دو به این جمله بدجور باور داریم حلش می کنیم. نمیداریم کینه بشه بمونه. مخصوصا که دلمون می خواد دخترمون توی محیط صمیمی بزرگ بشه.

دعواتون سر چی بوده؟؟؟

واقعیه یا کیکه

سوال های مرتبط