۱۶ پاسخ

خوب کردی چیزی نگفتی عزیزم بعضیا منتظر کوچکترین حرفن که دعوا کنن

باید جوابشو میدادی ک خودتو نخوری
بعضیا شعور احترام ندارن

آفرین که چیزی نگفته، دوتا تو میگفتی و دو تا اون دعوا میشد، دسرتم میدید خوب نبود، بعضی از والدین کلا مدلشون اینجوریه که پاچه بگیرن

بایدازوسطش به6قطعه مساوی تقسیمش میکردی

بعضیا وحشین کلا متنفرم ازینجور آدما. خداروشکر اینجا لااقل با بچه ها رفتارشون خوبه اصلا جرات ندارن بگن تو. حتی اگه اینجور بشه بچه هاشون رو یجوری تربیت کردن میگن اشکال نداره یا مثلا مامان باباش میگن اشکال نداره

اشکال نداره خواهر

آی گفتی بعضیا بخدا مغزشون تعطیله نمی‌دونم چشونه چرا آنقدر پر از عقده ان.
شب عاشورا دختر کوچیکم تو مسجد دویید بره رو صندلی یه خانمی که داشت نماز می‌خوند بعد تا دوییدم بگیرمش دستش گیر کرده بود وسط دسته صندلی همون لحظه خانمه هم اومد بشینه منو خانم کناری باسنش رو نگه داشتیم که نشینه رو بچه بعد اونم بدتر فشار میداد که بشینه خیلی عجیب بود بعد تا بچه رو درآوردم خیلی گریه کرد منم ترسیده بودم دستش چیزی نشده باشه.بعد خانم نمازش تموم شده برگشته میگه بچه تو بود گفتم بله اول فکر کردم میخواد حال بچه مو بپرس لبخند زدم گفتم خوبه خداروشکر یهو گفت بچتو جمع کن نمیتونی بچه نگه داری چرا میاری من نمازم خراب شد قاطی کردم.گفتم میخوای به جات نماز بخونم طلبکارم هستی.زنای که کنارش بودن همه از حرکت تعجب کرده بودن

افرین بهت ک سنجیده رفتار کردی.اون زن دنبال دعوا بود و قطعا ارامش سرش نمیشد

وای خدا امان از مردم که با بچه هم دعوا دارن

مراعات نکن ممبعد بزا بچتم‌ببینه و بفهمه نباید مراعات کنه🙄

خوب کردین عزیزم

واقعا بعضیا دیوونه هستن

خوب آب دیگه .مردم رسما دیونه شدن

عزیزم من امروز تو حسینه بچه ام نشسته بود جلومون حالا بچه که سرش نمیشه یه لحظه لم داد به یه خانومی طرف خودش چیزی نگفت بعد کناریش برگشت گفت لم نده کمرش درد میکنه درصورتی که بچه من اصلا لم نداده بود فقط پشت به اون خانوم پشت سرش نشسته بود

فک میکنن پادشاه کدوم ایالتو زاییدن اخهههه🫤
بچن دیگه. پیش میاد..

ولش اونا فقط عقده هاشون خالی میکنن

سوال های مرتبط

مامان عسل🌸 مامان عسل🌸 ۴ سالگی
مامانا امروز پارک بودیم هرروز بچمو یساعتی میبرم سرکوچه پارک دیگ با بچها اشناس بازی میکنه داشتن با ی دختره بازی میکرد اون ۵ سالشه بارها بچمو زده یا بهش میگ من بزرگم تو کوچولو انقد میگ گریش بندازه من هیچی نگفتم امشب داشتم با گوشی حرف میزدم رف بچم رو وسیله ورزشی یدفه اون دختره لباس بچمو گرفت کشید بچم پرت شد سرش نزدیک لب باغچه اومد زمین من فقط داد زدم ک نکنننن ولی یهو بچم افتاد دخترم من توقع عذرخاهی ندارم اما گفتم براچی کشیریش وسیله ورزشی هم بزرگ بود ارتفاعش یهو ب بچم گف اصلا باهات قهرم منم ناخوداگاه میدونم کارم اشتباهه ی کشیده زدم تو صورت اون بچه گفتم چندباره بچمو زدی از سرسره هول دادی یا اذیتش کردی چیزی نگفتم امشب اگ سرش میخورد چی دیگ نبینم نزدیکش بشی باز بچه هه بربر تو چشام نگا کرد مامانشم هرشب میبینم صحبت میکنیم از دور دید اونم داشت گوشی حرف میزد رفتم بش بگم دیدم اصلا ب رو خودش نیاورد ک بچم افتاد یا من بچشو زدم بچمم بشدت گریه میکرد اومدم خونه شما جا من باشید چیکار میکنید ببخشید خیلی بچه اون و بچه من گفتم میدونم اما اعصابم خورد شده🤦‍♀️
مامان عسل🌸 مامان عسل🌸 ۴ سالگی
خیلی وقت بود سر بچم داد نزده بودم امروز رفتیم تا سوپرمارکت من ماکاروتی بگیرم برا ناهار گفتم برات ی خوراکیم میخرم گریه ک ن فیجت میخام گفتم ن نمتونم برم اسباب بازی فروشی کنار سوپریه دیگ انقد گریه کرد نمیخاسم کوتا بیام تو سوپری ی اسباب بازی برداشت من عصبی بودم هی میگف قیافت چرا عصبانیه بخند مامان رسیدیم خونه یهو از کوره در رفتم گفتم برا اینک هی میگی هی حرف میزنی یهو داد زدم باااااشه برو اونور دویید تو اتاقش شرو کرد گریه کردن انقد دلم سوخت یکم اروم شدم رفتم بغلش کردم گفتم گریه نکن بازی کنیم گف نمتونم گریم بند نمیاد منم گفتم باشه گریت تموم شد بازی کنیم پاشدم لباسا جم کردم اومد بغلم بازی کردیم اما از خودم بدم میاد جدیدا خیلی کم اما کوچیکتر ک بود من تا ۲سالگیش افسردگی شدید داشتم وض مالیمونم خیلی خراب شد نمتونسم مشاور و ... برم خیلی سرش داد میزدم هرروز داد میزدم نمتونم خودمو ببخشم حالام شاید ماهی یبار باشه اما یاد اونوقتا میوفتم دلم میخاد خودمو بکشم😭