۷ پاسخ

من یه مدت به زور دخترم غذا دادم از حرص حرفایی که میشنیدم با اینکه نمیخواست هی غذا میدادم تا اینکه بعدش سرما خورد و بستری شد گفتم دیگه نمیگم لاغری دیگه نمیگم چرا نمیخوری غلط بکنم به زور غذا بدم بهت فقط خوب شو اینجا نبینمت بچم سوراخ شد تو اون چند روز هر چی به زور غذا دادم آب شد رفت همین که سالمه برام بسه الان حرف بقیه برام مهم نیس مهم سلامتیه خودشه الانم تا جایی که دهنشو باز کنه بهش غذا میدم نه بیشتر
روز اولی که بستری شد اینقدر گریه کردم با گریه اینارو پیش شوهرم به بچه میگفتم
هیچوقت الکی سر بچه داد نزن خودت بهتر از من میدونی یکم حال بچه بد شه مادر از اون بدتر میشه هوای بچتو داشته باش مخصوصا دختر که کلا فرق داره🥰❤️

دقیقا منم

اخ گفتی دیروز بچمو دعوا کردم چون کشو رو خالی کرده بود و نشسته بود توش با سر و صورت ماستی
امروز بیحاااال تو ی ساعت ۴بار بالا اورده اسهال و استفراغ دوس دارم برگردم ب دیروز شیطونی کنه بریزه بپاشه غذا نخوره بخنده فرار کنه بره قایم شه

این چه حرفیه عزیزم چرا خودتو مقصر میدونی.؟
خب توهم آدمی صبرت تموم میشه ما ذهنم فقط برا بچه نیس ک هزارتا فکر وخیال داریم ک تمرکزمونو میگیره صبرمون تموم میشه

دقیقا هر وقت ناشکری کردم بچم مریض شد بستری شد

اره واقا من خودمم عصبی میشم ولی سر بچه خالی نمیکنم ی دفتر بر میدارم هرچی تو دلم هسته و عصبانی هستم مینویسم روی دفتر اینجوری نه خودم اذیت میشم ن بچه

وای چی شده به بچه؟

سوال های مرتبط