۹ پاسخ

وای منم چندماهیه احساسمیکنم وسواس گرفتم
همه چی باید سرجاش باشه و تمیز
یعنی اگه پسرم دوتا اسباب بازی بیاره و با یکیش بازی کنه،سریع اون یکی را میذارم سرجاش
شوهرمم اینقدر غر بهم میزنه
چون از وقتی از سرکار میاد من تو آشپزخونه تا شام را داغ کنم ،بعدم بیارم بخوریم ،دوباره بشورم و جمع کنم سرجاش و آشپزخونه را مرتب کنم دیگه وقت خواب میشه،،این وسطا هم هی غر میزنه بیا پیش بچه ،تازه هی میرم یه سر پیش‌ پسرم دوباره برمیگردم آشپزخونه
امشب داشتم به شوهرم میگفتم لباس مشکیتو من امروز شستمو اتو زدم، حالا که پوشیدی در آوردی باید میذاشتی به چوب لباسی ،فقطهمش میگه چشم و کار خودشو میکنه ،،پسرمم دعواش کرد که چرا لباسشو نزده به چوب و منو براشت برد اتاق تا لباسشو بزنم به چوب لباسی

من نتونستم اشپزخونه رو تمیز کنم خیلی پادرد دارم، شوهرم گف بیا فردا جمع میکنی منم ازخدا خواسته😶

منم وسواس تمیزی دارم

منم نیم ساعت پیش مرتب کردم

ان شاءالله ک میتونی خدا قوت من همه جارو پمیز و مرتب دخترمم خابه

وای منم همین اوضاع رو دارم منتظرم دایناسور و چرندگان و پرندگان بخوابن بعد برم و جمع و جور کنم😂

من که انگار وسواس گرفتم تا همه چیز تمیز تمیز نباشه نمیخوابم

مامان منم تا مرتب نکنه نمیخوابه😑
اصلنم براش مهم نیس ک چقد خستس
یه بار از مسافرت برگشتیم همون شب گفت تا خونه رو جاروبرقی نکشم هیچکس حق نداره بخوابه😐

منکه نتونستم اومدم افتادم سرجام😵‍💫

سوال های مرتبط