خانما میگم خواهرم ۳۵سالشه همسرش فوت شده تقریبا ۳ماهه الان هم بی قراره و دلتنگ شوهرش هم خودش هم بچه هاش این تا عادت کنه چقدر طول میکشه یا چه راهی هست بنظرتون آروم بشه خیلی سخته میدونم ولی اینجوری میبنم آبجیمو خیلی دلم کباب میشه بیچاره آبجیم سنی نداره ک

شوهر دختر عمه منم برج هفت یک سال میشه فوت شده خیلی باهم خوب بودن یعنی شوهرش هیچ رفتاربدی باهاش نداشت ب هیچ وجه ...و دوتا بچه هم بعد ۱۴سال گیرشون اومد ک نشد ثمره شونوببینه و وقتی دخترش کلاس دوم بود و پسرش قبل ایک بره کلاس اول اون فوت شد دختر عمم خیلی توداره بعد همیشه دورش شلوغه خونه برادرش ک زنش میشه خواهرشوهرشم نزدیک همن خودشم اومده پیش باباش زندگی تابعد سال خواست جداکنه ولی وقتی دور ادم شلوغ باشه کمتر فکر میکنه ماهم همیشه پیششون بودیم تا بهترشدن اما کلا آدم ارومیه اینطور نیس توخونه بی قراری کنه فقط سرمزار گریه میکنن ما جمع میشیم بازی میکنیم میگیم میخندیدم اونم خوبه خداروشکر بچه هاشم مگه میشه باباشون فراموش کنن بچه های الانم ک همه بابایی هستن و خیلی هم عاقل هستن ولی خداروشکر مادرشون هست کمتر یادش میفتن شماهم باید کاری کنین ک زیاد تنهانباشه دورش باشین تا عادت کنه اکثر جمع میشدیم الان کمتر دیگه چون بهترشدن..

بیریدش مسافرت. ،تفریح جاهایی که از غم دور بشه

هیچی عزیزم راهی نداره فقط باید زمان بگذره بلکه کمی بهتر بشن ‌و اینکه اصلا تنهاش نزارید .
خدا بهش صبر بده