الان که داشتم با شما صحبت میکردم همین جا نشسته بود به جان خودم تا سرم رو آوردم بالا رفت

عزیزم ادرس ومیدم بهت بخداقسم ب این روزقسم میخورم یکباربری پیشش میای دعامیکنی برام من خودم نتیجه دیدم‌ازش اصلام ب این فکرنکن ک بری پیش دعانویس بدترمیشی نه اصلااین حرف اشتباهه بروپیشش اگربمونه پیشت بدترهی اذیتت میکنه ودورازجونت ب بچت وخودت اسیب میزنه ازمن میشنوی حتماااااااااابروپیش این آقا ببین چقدرتاثیرگذاره

بزا بشینه چکارش داری خودش خسته شه میره

کاش تاپیکت و ندیده بودم

خواهر عزیز خواهش میکنم خواهش میکنم اصلا پیش دعا نویس نرو فقط برو پیش عالم مجتهد محل تون مثل امام جماعت مسجد تا کمکت کنه خواهرم میدونم سخته ولی اراده کن نماز بخونی مخصوصا نماز صبح ، سعی کن قران بخونی حتما حتما نه برای الانت برای همیشه سفارش بده از جای معتبر و مطمئن حرز امام جواد بگیر همیشه دور گردنت باشه

شاید قیمت طلا رو دستشه دیگه وسعش نیست!

من کلاسی شرکت میکنم که دیروز یه نفر سوال شما رو پرسید گفت یه زن رو میبینه و اذیت نمیکنه اما ناراحت بود از بودنش. استاد جواب داد

توی خونه اسپند زیاد دود کن سرکه نگهدار صدای اذان و تو خونه بلند گوش کن قرآن زیاد بخون روضه ی امام حسین یا یکی از ائمه رو تو خونت بگیر چهار قل و بخون و به چهار سمت خونت فوت کن

وای خوندم تاپیک قبلی رو برو پیش دعانویس

به خودت سنجاق فلزی وصل کن

من یکی که قبولش دارم تعریف میکرد که تو خونه اش بوده چندین سال دیگه باهاش زندگی میکرد می‌گفت غذا هم میزاشتم نمیخوردا ولی رفتارش بهتر شده بود یا بعضی وقتا کنار ظرف غذا طلا میزاشته برام

خیلی سخته حتما یکاری بکن

یکی همسایمون بود گفت وقتی از خونه میرم برون همش جیک بچه و مادری میاد درو که باز میکنم خونه آرومه گفت قبلا یه مادر بچه تو این خونه بودن همیشه تنها بوده بدش از تنهای میاد گفت دلم براش میسوزه هیچ وقت خونه کسی نمیرم وقتی خیلی کتر واجب دارم تلوزیون روشن میزارم تا احساس تنهای نکنه خیلی به فکر اجنه بود

🫣🫣🫣🫣🫣🫣

منم همین بلا سرم اومد😑ولی من ده روز بعد زایمانم شد این اتفاق
همینیکه میگی،یه زن هیکلی سرتا پا مشکی
بدنم مور مور شد
واسه من همسایه م دعاگرفت یواش یواش رفت
من نمیگفتم به کسی ولی اخر اخرا خودمو خیلی اذیت میکرد،یبار باد بود اومدم پنجره رو ببندم محکم سرمو کوبوند به پنجره داد زدم،دیگه شوهرم از اتاق دویید اومد شروع کردم گریه
اینجا یکی دو بار تاپیک گذاشتم مامانا گفتن برو پیشه دعانویس
شوهرمم رفت پیشه دعانویس کفتن آل هستش،همسایه م دعاگرفت رفت
تقریبا ۷ماه من باهاش درگیر بودم

من باور میکنم برا منم اتفاق افتاده🥲

کاش نخونده بودم ترسیدم 😕😕😕

چرا میترسونین آدمو من همش تو خونه تنهام 😩☹️

عزیزم بنظرم برو پیش ی دعانویس خوب
همزادتو از بین ببره

صلوات بلند بفرست ..بعد فقط نگاه میکنه شمارو ...یا حرفم میزنه
..توروخدا مراقب بلش

وای عزیزم این همزاده
خیلی مراقب باش

من حرفتو باور میکنم

چی رفت؟؟؟

#تاپیک قبل