۱۷ پاسخ

قهر چیه؟ قهر کار بچگونه ای اصلا هم جواب نمی‌ده قشنگ همون موقع بچتو از دستت می گشت و می گن بهش این چیزا رو ندین دل. درد میشه مریض میشه ، حالا هم خیلی جدی صحبت کن سر بچه ات با کسی تعارف نداشته باش جنگ اول به از صلح آخر، همین اول یه دعوا راه بنداز بفهمم رو بچت حساسی دیگه از این کارا نمی کنن

اصن درکت نمیکنم ک چرا بش هیچی نکفتی
چرا بش نتوپیدی
بچه توئه
ن بچه اون ک هرکاری دلش بخاد باهاش بکنه
😐😐😐😐

من یبار بچم ۴ ماهه بود دیدم مادرشوهر نون بربری داده دستش با خشم و عصبانیت ازش گرفتم گفتم دیگه نون ندید دستش ، دیگه هم نداد

وای خدایا اصلا رودروایسی رو بذار کنار اگر خدایی نکرده بچه تب مالت بگیره چی،ادمی که شعور نداره باید باهاش مثل خودش برخورد کرد

منو همسرم واسه دل آرا با هیچ کسی شوخی و رودروایسی نداریم. چه خانواده خودم چه همسرم. میخوان ناراحت هم بشن واسمون مهم نیست.

از دهن خودش درمیورد؟! در این حد چندش یعنی؟ باورم نمیشه ! همونجا بچتو میگرفتی ازش بهش میگفتی این چه کاریه تعارف نداشته باش با کسی

بدون رو در وایسی بهش بگو براش خوب نیست و احازه نده بهش بده.منم مادر شوهرم از سه چهار ماهگی میگفت فلان چیزو بده بهش میگفتم هنوز براش زوده و نمیدادم الان میدونه من هر چیزی نمیدم خودش هم بدون اجازه من نمیده.چندروز پیشه خربزه میخوردیم با بچم میگفت مامانت نمیذاره بهت بدم منم ی لبخندی زدم و اطمینان گفتم خربزه حساسیت زاست حالا هندونه بود ی چیزی اونم خنده ای کرد دیگه چیزی نگفت.

🤢🤢🤢

من مادر شوهرم حلیم داد بهش بدون اجازه من منم چیزی نگفتم بعد خودش به شوهرم گفت حلیم دادمش می‌خورد شوهرمم دعواش کرد گفت چرا دادی مادر شوهرمم گفت مامانش اجازه داد😐😐😐من

چ آدم بیشخصیتو گاوی
باهاش دعوا کن بگو من مادرشم اون حرکتو انجام نمی‌دم تو چطور میکنی اصلا اجازه نده ویروس دهن هرکسی متفاوته

من جای تو بودم بچه رو به زورم ک شده میگرفتم رو پای خودم میذاشتم دهنشم میشستم بعدشم با ی صدای بلندی میگفتی وای مامان کلوچه برای بچه ضرر داره نمیتونه هضم‌ کنه به شوهرت میگفتی‌نگه داره دهنش میشستی تمام میکروب و الودگی دهنش وارد بدن طفل معصوم کرده بنظرم ی مدتی اصلا نرو وقتی هم رفتی نذار بغلش‌کنن یا بغلش کردن تو ی ریز کنارش باش نذار هیچی بهش بدن

من چن باری مادرشوهرم اینکار کرد هرچی دم دستش بود میذاشت دهن دخترم منم گفتم بچم رفلاکس داره همه چی نباید بخوره حساسیت هم میزنه تا اخرین بار فرنی داد بچم حساسیت زد ب بیمارستان کشید

نفهمن نمیکن تواین ویروس ک همه جا ویروسه حتی هوا این چ کاریه بود کرد آخه حالم بهم خورد یبار مادرشوهرم قاشق خودشو داد ب دخترم ناهار بدم بخدااا انقد چندشم شد ولیی چیزی نتونسم بگم

خیلی بی شور

واااا بلانسبت گاو مگههه

وای چه بیشعور😑

حالا آرتین چند روز مریض شده تب داره بی قرار این دیگه نگفت بچه مریض چندش بازی در نیارم

سوال های مرتبط

مامان السانا مامان السانا ۹ ماهگی
سلام خانما باز یاد چند شب پیش افتادم اعصابم خورد شد رفته بودیم خونه مادرشوهرم پدر شوهرم همینکه بچه رو دید گف بیارش برام منم بردم براش نشستم کنار پدرشوهرمو با شوهرمو مادرش مشغول صحبت کردن بودیم تا یهوو دیدممم دخترم یه بسکویت از این بسکویت مادر یا نرمی نبود از اون بسکویت خشکااا اندازهه نصف انگشت تو دهن دخترم بود بسکویت بزرگ بود بچم ک نمیتونس اونو قورت بده خدایی یهو ک صورتمو اونور کردمو بچمو دیدم اه از سرم رف تندی بچه رو گرفتم بسکویت با بدبختی از دهنش در اوردم پدرشوهرم عصبی شد و گف بزار بخوره گفتم ینی چی خب این بزرگه این نمیتونه قورتش بده خفه میشه خدایی نکرده شوهرمم به بابام گف نده به بچم مشکلی پیش نیاد مادرشوهرمم گف نده بهش این ک نمیتونه قورت بده باباش لج کرد باهام دخترمو از دستم گرف گف میدم بهش میتونه بخوره خب هیچی هم نمیشه اخ انقد حرصم در اومد خبب تو از کجا میگی یهو نفس بچم بره نمیتونی باز بیای زرت بزنی برام گفتم نده بابا بهش کوچیکه گف میدم بهش حتی خر بزه هم میدم بهش اشغال های خربزه رو اورد داد به بچم اونم تا خواست بزاره دهنش گرفتم ازش گفتم نده به بچم خربزه ک گرمی دارهه خیلی لج میکرد ینی اعصابم خط خطیی بود ازش چرا عقل ندارهه همشم لج میکنه خب تو ک ۷ تا بچه بزرگ کردید مگ نمیدونید به بچه ۶ ماهه خربزه نمیدن یا هم بسکویت به این بزرگی نمیزارن دهنش اگ نفس بره چییی همش میگف میدم بهش و فلان منم قرار بود بچمو بزارم پیششون تا برم ارایشگاه با اون کارشون نزاشتم پیششون بچه کوچیکو با خدم بردم ارایشگاه ۳ ساعت اذیت شد باهام