۵ پاسخ

منم دقیقا امروز خونه مادرم از حس مادریم بهش گفتم ازینک چقد پشیمونم و هیچ راهی برای جبران نمیبینم جز اینکه از خدا سلامتی و عاقبت بخیریشو بخام واقعا مادر یچیز دیگس خدا کاش منو لایق بدونه ازین ب بعد بهتر باشم🥺🥺

هعی خدا بغضی شدم🥹🥲

دقیقا منم قدر مادرمو الان که باردارم بیشتر میدونم بعضی وقتا عصبی میشدم و طلبکار بودم ولی واقعا الان میفهمم چقدر اذیت میشدن بنده خدا ها زمان قدیم با هر بار زایمان🥺انشالله همیشه سایش بالا سرم باشه 🙏🧿❤️

افرین واقعا همینطوره

واقعنم....

سوال های مرتبط

مامان آقا محمدصادق مامان آقا محمدصادق هفته سی‌وششم بارداری
سلام به ماه نهم 🥹

میوه ی دل مامانی
سلام.
امروز باهمدیگه وارد ماه نهم و آخرین ماه شدیم .
من بهت افتخار میکنم که انقدر قوی بود،
با وجود همه ی مشکلات روحی و‌جسمی که پیش اومد برامون
جنگیدی ،‌و‌دووم آووردی..
تو یه قهرمانی پسرم..
قهرمان کوچولوی مامان ..
ممنونم که تااین ماه اذیتم نکردی، نترسوندیم..
هرچی ‌من‌ گریه کردم برای ناملایم بودن دنیا،
تو منو بیشتر بغل کردی و بیشتر‌تکون خوردی که بدونم پسرم مثل کوه پشتمه..
که بدونم تو هستی جان مادر..
جای همه برام‌جبران میکنی تنهاییمو..

من باید مراقب تو میبودم ولی تو قهرمان کوچولو ،
آره خود خودت،بند دلم،تو مراقبم بودی..
سخت بود و‌سخت گذشت..
ولی همین که تو منو ول نکردی.. برام اسونش کرد و‌میکنه..
مامان جون ببخشید که اذیتت کردم
ببخشید که بخاطر هرچیزی حرص خوردم ، گریه کردم ، نخوابیدم ، نخوردم...
تو‌کوه مادری ..‌پناه مادری..جای سرمی..
من به‌وجودت افتخار میکنم غلامِ امام رضا جانم...
تک به‌تک ثانیه هارو دارم‌میشمارم که بیای و صورتتو رو صورتم بزاری مادر..
گرمای نفس‌و‌صدای قشنگتو بشنوم..
توی‌گوشت بخونم تو نوکر خانوم‌زهرا و‌ خانوادشی ها...
بخونم اشهد ان مولانا امیرالمومنین علی ولی الله...
بیا که مادر بی‌تاب دیدن چشمای نازته...
بیا که قند‌تو دلم آب شد از فکر‌کردم بهش...

چشمم به راهته دردونه پسر🥹

دوست‌دارم...