۱ پاسخ

منم موقه ایی مامانم ابجیمو بدنیااوردرفتم دیدنش با بابام خیلی ترسیدم و گریه کردم دقیق یادمه مامانم اومد ببرم پیش خودش من فرار کردم رفتم پیش بابام
ممکنه بخاطر این موضوع هم باشه ولی بیشتر بخاطر حسادته چون سنشم کمه مسلما خیلی حسادت میکنه
دخترخاله ام پسراش شیر به شیرن اوایل بزرگه اذیت می‌کرد کوچیکه رو و خیلی خیلی شیطون بود ولی الان برعکس شده و خیلی مظلوم شده بزرگه

سوال های مرتبط

مامان آروین🧸arvin مامان آروین🧸arvin روزهای ابتدایی تولد