بعد بازی باید سوخت گیری بشه👌

تصویر
۶ پاسخ

قربونش بشم من

عزیزم قربونت برم 😍❤

خوشگل خانوم 😍❤️

ماشاالله 😍

ماشاالله به گل دختر 😍🥰

ماشاللله چه نازه

سوال های مرتبط

مامان نفس های مامان مامان نفس های مامان ۳ سالگی
مامان رزا مامان رزا ۳ سالگی
سلام به همه مامانهای مهربون و زحمت کش.
میخواستم تجربه خودم رو از سنجش بینایی و شنوایی که ۳سالگی دارن بهتون بگم.
اول اینکه چون مراقبت ۳سالگی دز بالایی از ویتامین آ به بچتون میدن و برای بینایی خیلی مفیده دوهفته صبرکنید اگر تغییر مثبتی میخواد ایجاد بشه بشه بعد ببرید سنجش.
برای اینکه بچه تو سنجش شنوایی و بینایی همکاری کنه باید قبلش به شکل بازی باهاش تمرین کنید.برای سنجش شنوایی یه هدفون میزنن به گوش بچه و تو یه اتاق ایزوله هست که صدا از بیرون نمیاد. برای ما اینطور بود که یه سطل پر از لگو دادن دست من. از هدفون فرکانسهای مختلف صدا پخش میشد و بچه باید با شنیدن هرصدای بوقی یه لگو پرت کنه تو سطل خالی روبروش و من دوباره یه لگوی دیگه میدادم دستش. بعدهم یه میکروفون هست که هر کلمه ای که بچه شنید باید جلوی میکروفون تکرار کنه. دختر من چون میکروفون اسباب بازی داشت خیلی خوب همکاری کرد. به قول خودش بوق بازی کرد. پس بهتره قبلش با بچتون بوق بازی کنید تا روزی که میره سنجش براش غریب نباشه. حالا ممکنه با لگو نباشه و شکل دیگه باشه ولی شما باهاش بوق بازی رو تمرین کنید.
توی پست بعدی درمورد بینایی سنجی هم میگم
مامان قلب من شایانم🤱 مامان قلب من شایانم🤱 ۳ سالگی
رفتیم بیرون بعد پسرم اون اسباب بازی را دید رفت بازی کرد بعد داشتیم میرفتیم پسرم نمیومد میگفت که باز میخوام بازی کنم شوهرماعصابش خورد شد نمیومد جیغ میکشید و گریه دیگه مامام زوری اووردش تو ماشین بعد شوهرم صداشا برد بالا گفت ککه سگ به ترکی گفت بعد گفت میزنم تو دهنتا جیغ نکش بعد دیدم دوباره جیغ منم جوری پسرم زد و گوشما کشید دیگه اعصابم خورد شد و محکم زدم تو شونش اینقدر اعصابم خورد شده 🥺😔😔😔😔 بعد شوهرم میگفت هرچیم براش بخری باز اونجوری ها تربیت کردنای تو دیگه بیا اینم تربیتت گفتم من میگم نگیر یه چیزا ولی تو میری میگیری میگه ولش کن گناه داره نزار صداش در بیاد من تربیت کردم هیچی باز جیغ کشید گفت زهرمار میزنمتا 😏😏😏😒😒😒 اومد بالا بگم ها برا دختر خوارت خوب قربون صدقش میری تا یذره گریه میکنه دایی دایی میکنی چته زورت به این بچه رسید این حرفاشا رفت رو مخم منم زدمش اینقدر اعصابما خورد کرد 😩😔😔😔😔 اعصابم خورد شد بچما زدم بعد اومد پفک اوورد که با باباش بخور باباشم یه اخمی کرد دیگه پفک را نییورد اینقدر دلم برا بچم سوخت گفتم نگاه کنا بچما میره منت یه مشت گوها را میکشه اخرش اینجوری 😔😔😔😔