تقریبا ۱۳ روزه که اقدام کردم دخترمو از پوشک بگیرم دو روز اول خیلی خوب بود راحت جیش کرد و روزی یک بار دفع مدفوع داشت نمیدونم ترسید یا چی اصلا نفهمیدم یهو دطدم دوروز مدفوع نکرد وقتیم مدفوع داشت با گریه و خیلی سفت بود مایعات زیاد دادم اب دادم شیر کاکایو دادم صبحا فرنی بدون شیر دادم روغن زیتون دادم شکمشو چرب کردم تو غذاش ریختم
اما هرچی رفت بدتر شد میدونم پیپی داره ولی نمیکنه مدام میگه لالا دارم که بخوابه پیپی نکنه رو انگشتای پاش راه میره که نیاد و نریزه همش بیقراره و نق نق میکنه گریه میکنه همش میگه دلمو بمال درصورتی که اصلا اینجوری نبود ده روزه که بچم اصلا بازی نمیکنه و بازی کردن یادش رفته امشب مدفوع دم مقعدش مونده بود واقعا اینقد نق زد درمونده شدم گفتم ببریم دکتر شاید پروبیوتیکی چیزی داد که مدفوعش نرم شه بیاد اما دکتر با لحن خیلی بد بهم گفت چه عجله ای داشتی واسه از پوشک گرفتن اصلا تو این سن مگه بچه میفهمه ادرار و مدفوع چیه از پوشک گرفتی که بچه رو ببندی به شیاف و دارو این بچه اصلا امادگی نداشته گفتم ۲ روز اول قشنگ همکاری کرد من از کجا بفهمم امادگی نداره گفت خلاصه از نظر من زود گرفتی عجله کردی
از دکتر اومدیم شوهرمم منتظر بود بیافته گردن من هرچی دلش خولست گفت
واقعا حالم بده دارم با گریه مینویسم کاش بخوابم دیگه بیدارنشم
دخترمم همش نق نق و گریه اصلا کنار نمیاد که مدفوع کنه

شوهرت چه اوسگله ها
بگو دیرتر میگرفتم یه حرف میزدی الانم ک موقعشه
دکتر چه بیشخصیت بوده بد حرف زده
از دو و نیم سال تا سه سالگی میتونی بچرو از پوشک بگیری
همه بچه ها وقتی از پوشک گرفته میشن چون یهویی هست مغزش اماده نیست تا اماده بشه زمان میبره من خیلیارو دیدم موقع ترک پوشک چندروز یبوست گرفتن بچه ها از جمله پسر خودم
یک هفته این پی پی گیر کرد تا درست شد.تو یک هفته یبار پی پی کرد
ولی بعد درست شد همه سختی پوشک گرفتن همون هفته اوله‌

پوشک کن ببین دفع می‌کنه قرار نیست تو شکمش بمونه اذیت بشه که
وقتی میبینی اذیت میشه پوشک کن
نمیدونم چرا شما مادرا اصرار دارید بچه از پوشک گرفتید همکاری نکرد بچه عذاب بکشه اما دوباره پوشک نشه
به نظرم پوشک کن تا سه سالگی بعد آماده اش کن قصه بگو با شعر و خلاصه آموزش بهش بفهمون
الان دختر خودم جیش اصلا خطا ندارهذخودش می‌ره دستشویی اما برای پی پی می‌ترسه منم اذیتش نمیکنم فعلا برای پی پی پوشک میکنم اما بهش قصه میگم تا زمانش برسه با میل خودش بره دستشویی
اصلا هم نه دو هوایی شده نه چیزی

دکتره بیخود کرده
تحصیلات شعور نمیاره!
این یه مرحله ای که خیلی از بچه ها همین جوری میگذرونن عزیزم کاملا طبیعی
بشین با دخترت صحبت کن بگو مامانی میدونستی ما یه خانواده ایم من مامانم تو بچمی اونم باباست، اگ تو ازمون دور بشی و نبینمت چند روز دلم تنگ میشه برات
برو چندتا عروسک ماشین یا اسباب بازی بیار بگو اینا هم خانواده ان مثلا این مامان و.... اگ اینم چند روز بچشو نبینه دلش خیلی تنگ میشه هاااا
بعد انگشتاشو بیار، بگو این مامان این بابا و این خواهر بزرگه برادر کوچیکه اینم نینیه
ببین همیشه کنار همن چون اگ از هم دور بشن دلتنگ هم میشن
(همرو با یه لحن گوگولی و مهربون بگو)
بعد بگو مامان جون میدونستی پی پی ها هم خانواده ان توی چاه دستشویی هم خونشونه الان یه پی پی تو دل توه ک مامانش خیلی دلش براش تنگ شده ،میشه بهش کمک کنی زودتر بچش بره پیشش
اگ تو بری دستشویی پی پی کنی ،اون نی نی پیپیه زود میره بغل مامانش(موقع آب ریختن و رفتن پی پی ادای خداحافظی در بیار مثلا بای بای پی پی جون برو پیش دوستات برو پیش خانواده ات مواظب خودت باش)باید طبیعی این ادا هارو در بیاری که برای بچه باور پذیر باشه

طبیعیه میترسن و خودشونو نگه میدارن و باعث میشه شکم‌سفت بشه
چیزای ملین بده بهش

پس دکتر هم غر بزنه بدرد چی میخوره وا

گریه نکن عزیزم مشکل از تو نیست
بیشتر بچه ها موقع گرفتن پوشک این مشکل رو دارن تحملت رو زیاد کن ان شاالله خوب میشه

بهش هندوانه،خیار ،اگه پرتقال تونستی تهیه کن سوپ بهش بده .کدو.به این چیزا که شوهرت گفته اهمیت نده .بگو سختیش من میکشم تو ناراحتب