۵ پاسخ

شعر، مسخره بازی، دست زدن، دالی بازی.. هیمنا، خیلی اعتقادی به بازی نداره، برا خودش میچرخه تو خونه، به محض اینکه از جام بلندشم گریه میکنه و راه میوفته میاد پیشم تا بغلش کنم..
بقیه بازیهاش با خودشه دوست نداره بازی کنم باهاش خیلی، اما با داداشش بازی دوست داره

شعر میخونم
قایم موشک خیلی دوست داره
دنبال بازی
شوت کردن توپ

ماشیناشو کله میکنه میشینه چرخاشونو میچرخونه 😅 توپارک بهم پرت میکنه یا با کمکم وایمیسته شوت میکنه
با روروئک میره خونه رو میگرده ؛ رومیزه هارو میندازه زمین ، چیزی دستش‌برسه برمیداره ، جاکفشی رو باز و بسته میکنه ، کشو لباسای باباشو باز میکنه هر چی بیاد دستش بهم میریزه و پرت می‌کنه بیرون...
کوکوملون میبینه (یکم سرعتش‌ رو کم میکنم)
یکم با اسباب بازی هاش بازی میکنه...گاهی با وسایل ریز خونه سرگرم میشه مثلا امروز‌ گوشت کوبو برداشته بود نمیداد 😂 گاهی والی بازی یا با روروئک دنبال بازی میکنیم...چرت و پرت دیگه 😂

من که تو بازی باهاش کم اوردم هرچی با اسباب بازیهاش بازی می کنم تحویل نمی گیره☹️

فقط شعر میخونم دست میزنم،منو به چوخ داده ینی مثل پاپند زندانیا آویزونه بمن،به گردنم،دراز میکشم رو شکمم🥴🥴🥴🥴

سوال های مرتبط

مامان دلاریس خانوم مامان دلاریس خانوم ۱۳ ماهگی