۱۰ پاسخ

شاید افتاده سر چشم اسفند واسش دود کن

منم دخترم همین جوری بود
دکتر گفت از گوشی بازی و تلویزیون دیدن زیاده کابوس میبینه و گریه میکنه

وای دختر منم دقیقا ۴شبه دقیقا اینجوری شده ولی برا دختر من تا صب چار پنج بار بیدار میشه گریه میکنه یکسالو ده ماهشه

بعد یه مورد دیگه دندون و گوشش هم چک کنید بچه ها گاهی از عفونت گوش هم جیغ زیاد میزنن

پسرمنم همینجور بود روزا خوب بود ولی شبا یهو میفتاد به جیغ جیغی میزد که تو روز تا حالا ازش ندبده بودم نگران نباش فقط چک کن دل درد و دلپیچه تو خواب نمیگیره بخودش بپیچه و لثه هاشو چک کن متورم نشده

سلام عزیزم تو این سن ترس از تاریکی بچه ها شروع میشه یه چراغ خواب تو اتاقش روشن بذارید باهاش بازی های سایه تاریک و روشن انجام بدین مثلا روی دیوار با دستتون اشکال یا حیوونای مختلف رو نشون بدین ریسه هم خوبه شب حرفای خوب بهش بزنید ازش بابت یه کار خوبی ک درطول روز انجام داده تشکر کنید و بگبن ک شما همیشه کنارش هستید از خواب اگر پرید هم پیشش بمونید تا بخوابه دوباره

عزیزم پسر منم همینجور بود وقتی سنش کمتر بود دقیقا رفتارش تو خواب ی چندوقت اینجوری شد بعد متوجه شدم دندون داره در میاره ممکن دندون آسیابی داره در میاره

اگه یه قران کوچیک داری همراهش بزار همیشه مخصوصا موقع خواب..
رو سرش هم یک قران بزار...
قبل خواب هم چهار قل بخون فوت کن بهش...

اگه حرز امام جواد داره گردنش کن اگه نداره بخر حتما

ی دعابکن عزیزم بزار براش زیر بالشتش

من تجربه مشابه ندارم ولی احتمالا داره خواب میبینه یه قران کوچیک‌ بذار کنار بالشتش چهارقل بخون براش

سوال های مرتبط

مامان والا جان ودخملی مامان والا جان ودخملی هفته سی‌ام بارداری
خانما کسی چنین چالشی با بچه داره من مامانم تا میاد پسرمو تشویق میکنه به اینکه از ما بد بگه بعد خودش پشت بچه در بیاد ینی الان بچه ای ک کلا همه چیش سرجاش بود تا مامانمو میبینه چقلی یاد گرفته تا یه حرف بد میزنه مامانم میدونه من از حرف بد بدم میاد بهش میخنده نازش میده همین ک حرف منو گوش میکنه هی بهم میگه بچه رو عصبی کردی به بچه گیر میدی هی من سکوت میکنم ولی الان بچه باهام خیلی بد شده مخصوصا خواهرش بدنیا بیاد کنترل برام سخت میشه مامانمم ازوناس ک بد دهنه هرچی دلش میخواد میگه بماند ک دوسالم بود جدا شدن از بابام و من پیشش نبودم الان اگ از عمه و بابام بد بگه ناراحت میشم بهش بر میخوره میخواد منو قانع کنه همه بدن با خواهرای خودشم نمیسازه با داییم قهر الان من همش دلم میسوزه میگم یدونه اینجا میاد اشکال نداره ولی بچه رو با من داره بد میکنه در حدی ک بچه تا یکی و میبینه میگه مامانم بده ولی وقتی با همیم کلا تو بغلمه نازم میکنه حرف گوش میده ولی جدیدنا سر هر چیز کوچیکی مث طلبکارا رفتار میکنه همش فک میکنه من دارم کار بدی در حقش میکنم واسه همه چی گریه و جیغ و داد میکنه بنظرتون چیجوری رابطمو باهاش کم کنم هیچ حرفی نمیشه بهش گفت قیامت میکنه قهر میکنه هرچی دهنشه میگه میره