۷ پاسخ

کلا تو این سن همینن منم دارم راهی تیمارستان میشم

وای آره
مارتیا هم چندروزه خیلی اذیت می‌کنه
همش در فریزرو باز می‌کنه میگه بستنی
اصلا غذا هم نمیخوره

برا مام داستان همینه ......

وای آره اینقدر جیغ زد دعواش کردم. از آخر گرفت خوابید

بمن میگفت چرا رو بالشتیو شستی 😓😓انقدددد گریه کرد

انگار اقتضای سنشونه من ک رد دادم

آی گفتی به یه چیزایی گیر میده دخترم میخوام خودشو خودمو لت پار کنم . اونروز یه ساعت گریه کرده چرا به جوجه هامون غذا دادی 😐😐

سوال های مرتبط