۸ پاسخ

مگه سومی نیست؟؟
آخه گفتی دومی

پسر من با دخترم ۳ سال تفاوت سنی دارن روزای اول حتی ماه های اول خیلی سخته حسادت ب شدت بالا میره هر کاری‌هم‌کنیم این حس واسش شکل میگیره الان ک دخترم ۷ ماهشه پسرم خیلی خوب شده میگه آجی بزرگ بشه باهام بازی کنه کنارش میخوابه بغلش میکنه باهاش حرف میزنه شاید روزی یکی‌دوبار بخواد باهاش لج کنه برای پسرتون چیزی ک دوس داره رو بخرین روزی ک از بیمارستان مرخص شدین بهش بدین بگین آجی برات کادو خریده بخاطر اینکه خیلی دوستت داره تو داداش بزرگترشی

خیلی سخته خیلی ما که کلا زندگیمون مختل شده ، دخترم کلا حسادت می‌کنه ، حتی نمی‌ذاره بچه رو شیر بدم اخلاقش کلا عوض شده به شدت لجباز و عصبی

تمام حواس رو ندید به نوزاد. سعی کنید فرزند اول رو هم در مسئولیت های نوزاد شریک کنید. مثلا از الان میتونید یه تایم کوتاهی رو اختصاص بدید به صحبت کردن یا داستان تعریف کردن برای جنین. از فرزندتون بخواید کنار شما بشینه و برای جنین داستان تعریف کنه و همزمان شکم شماروهم لمس کنه یا خاطرات روزمره اش رو بگه شماهم دست روی سرش بکشید یا اونو بغل کنید. اینجوری یه علاقه و عاطفه ای کم کم تا قبل از تولد در فرزنداولتون شکل میگیره و اتفاقا این صحبت کردن برای جنین هم خوبه.
سعی کنید با زبون خودش و بین همین ارتباط حسی هم هردفعه بهش یاداوری کنید که ما مسئولیم بچه جدید رو به خوبی بزرگ کنیم همینجوری که تورو بزرگ کردیم و توهم باید به ما کمک کنی تا بتونیم هممون توی زندگی کیف کنیم و خوشحال باشیم.
بعد از تولد هم همین مسئولیت دادنه رو ادامه بدید مثلا موقع شیردهی همینجور که نوزاد رو بغل گرفتید فرزند دیگتون رو هم صداکنید تا کنار شما بشینه بعد از نوزادی خودش براش تعریف کنید و ازش بخواید نوزاد رو نوازش کنه. یکم مراقبت لازمه تا بچه ها نسبت به هم حسودی نکنن. بالاخره بچه ان و دوست دارن همه ی توجه ها به سمتشون باشه. باید در زمینه توجه عاطفی بهشون بیشتر رسیدگی بشه تا احساس نکنن از سمت والدین نادیده گرفته شدن

حس حسادت همیشه میمونه هرچی فاصله سنی کمتر هم باشه بیشتره انگار
فقط بستگی به مدیریت خودت داره
اینکه چجوری همزمان توجهت به هردوتاشون باشه
حتما هم یه سری رفتارهای خشونت امیز انجام میده با بچه کوچیکتر که اگه از طرف مادر واکنش ببینه اوضاع خراب میشه
یعنی داد بزنی کار تمومه از همون اول بذر حسادت رو میکاری تو دلش

پسر منم چهارسالشه همش همین دغدغه رو دارم که میتونم فرقی بینشون نزارم میتونم از پس دوتاشون بر بیام...شده یه فکر بزرگی برام

خیلی باید مواظب باشی وقتی دومی میاد خیلی خسته ایی بخاطر زایمان و شب بیداری و...
من پسرم دقیقا زمانیکه تواوج خستگی بودم ودخترم میخوابید بازی میخواست یعنی اینجوری بگم که دیگه جون دربدن نداشتم
بنظرم مهمترین چیز اینه ازالان بهش حس ارزشمند بودن بدی بهش بگی چهه الان چه وقتی خواهرت بیا احساس من یا بابا هیچ فرقی نمیکنه...اصلا نگو توروبیشتر دوست داریم بگو هردو رو دوست داریم...خیلی براش وقت بزار من الان خیلی عذاب وجدان دارم واسه اون روزها...چون واقعا وقت نمیکردم برای پسرم وقت مفید بزارم

به سختی ولی شدنیه. دقیقا بچه منم ۳ سالشه این ترسو دارم . کلا نباید توجه کامل بره سمت بچه دوم بچه اول بیشتر احتیاج به مراقبت و دوست داشته شدن داره.

سوال های مرتبط