۱۱ پاسخ

من از خونه مامانم یک پشتی بزرگ آوردم😂 از بیرون میزارم جلوی در حمام تا دخترم نتونه بیاد تو ، در حمامم باز میزارم تا بتونه منو ببینه وگرنه گریه میکنه ، سریع خودم و میشورم میام بیرون دخترمم تمام مدت نگاهم میکنه😂

من موقعی که خوابه در خد پنج ده دقیقه میرم میام یوقتایی تایم حموم دخترمم باشه با خودم میبرمش

من تابخام برم حموم دلوان زودتر از من توو حمومه خخخخ...ولی اگه دختر بزرگم باشه میگم سرگرمش کنه میرم در حد ده دقه میپرم بیرون.یا ک با خودم میبرمش چون آب بازی دوست داره

من همیشه با خودم میبرمشون اول خودمو میشورم بعد بچه هامو حوله پسرم سرش میکنم همون تو حموم خشکش میکنم میره تو خونه لباس میپوشه خودش بعد خودمو خشک میکنم وبعد دخترمو بغل میکنم میام

من با خودم میبرمش

من همیشه تنهاشون میزارم میرم.

وقتی خوابه.

هر وقت کسی نباشه پسرم هم میبرم همراهم

والا من دو قلو دارم.تنهایی نمی تونم برم حموم.دو سه بار اتفاق افتاده که حموم لازم بودم .وقتی خواب بودن در حد پنج دقیقه رفتم زیر دوش سریع اومدم

تایم خوابش میرم همیشه

اب نداریم بریم حموم اصلا😂

سوال های مرتبط

مامان ماهک مامان ماهک ۱۵ ماهگی
بعضی‌وقتا انقد پرم سر هر چیز کوچیکی گریه میکنم
امروز از صبح فاز بیرون رفتن داشتم از بس بدبختم تا بیدار شم تن تن کارامو میکنم که ساعت یک‌ک برق کوفتی میره کاری نداشته باشم شوهرم دونیم اومد نهار
نهار خوردیم ماهک کل هیکلشو با غذا یکی کرد مجبور شدم ببرمش حموم بردم حموم اوردم خشکش کردم لباس پوشوندم دسشویی کرد دوباره عوضش کردم هرکاری کردم بخوابه نخوابید
ساعت چهار اینا بود تا اومد بخوابه زنگ خونمونو پسر جاریم چهار بار پشت هم زد کلا خواب از کلش پریذ رف تو اتاق سراغ اسباب بازیا
تازه الان خوابش برد
ک دیگه ساعت پنجه
حداقل دوساعتم میخوابه دیگه ساعت هفت غروب ب بد نه میشه خونه کسی سر بزنم نه جای برم بازم باید بمونم خونه ب‌حمالیام برسم
از خودم بدم میاد ازینکه صبح چای دم کردم بخورم یادم رفته کهنه شده ازینکه همیشه سینکم پر ظرفه ازینکه همش درحال اشپزی ام
ازینکه ی بیرون ساده رو باید کلی برنامه ریزی کنم اخرم نشه دوس دارم انقد گریه کنم ک بمیرم اصلا