هنوز به کسی نگفتم که حاملم،دیشب مادرشوهرم زنگ زد بهم گفت خاب دیدم یکی یه بچه رو میاره میده بهم یوقتی حامله نباشی😐
گفتم نه من غلط بکنم من دیگه بچه نمیخام🤦🏻‍♀️
اخه چجوری بهشون بگم که حاملم هیچکس خوشحال نمیشه😶 خودمونم بیشتر شوک شدیم تا خوشحال خیلی استرس دارم تو همین ۱ماه ۴کیلو کم کردم،حالم خوبه ولی همش استرس دارم نگرانم .دیشب خواب دیدم مادرشوهرم بهم میگه مطمئنم بچت پسره.خودم دوس دارم دختر باشه که دخترم خاهردار بشه.بنطرم خاهر خیلی خوبه ولی هرچی خدا میخاد .عکس سونو ان تی میزارم حدساتونو بزنید اکه دوس داشتید ممنون میشم😍

بنظر منم شرایط سختی داری بارداری دوم من فک میکنم حالم خراب میشه انقد بچم اذیت کرده و تنهام چ برسه سوم ولی از طرفی اگر بزودی خونه بخری نهایت یکی دو سال دیگه عیب نداره من مستاجرم هستم

میدونی چقدر استرس سمه و واسه بچه ای قرار ب این دنیا بیاد ضرر داره و زمینه ساز مشکلات دیگه میشه براش؟!
اولا دزدی نکردی
دوما زندگی خودتونه ب کسی چه ربطی داره
با افتخار به همه اعلام کن

دختره

کاش حداقل اون جمله رو به مادرشوهرت نمیگفتی
اونطوری راحتتر میتونستین بگین نی نی دارین
بهرحال که مخفی نمیمونه

دیگه فدای سرش .مهم اینه خودتون خوشحال بشید .ول کن حرف مردمو.

دختره‌‌‌

مگه چن تا بچه داری ک اینجوری میگی

بنظر من پسره

بنظرم مادرشوهرت فهمیده خواسته یه دستی بزنه ببینه چی میگی،میگفتی که حامله ای والا خییییلی هم خوبه سه تا بچه

چقدر بیچاره ای که حرف احمقانه دیگران واست الویت داره

یه مادر شوهر چ ربطی داره که تو بچه بیاری یا نه ..؟؟
من مادر شوهرم اینطوری بگه همون جا میگم مادرجان بچه نعمت خداست من بچه نمیخوام میدونم نباید بیارم ولی الان باردارم و نمیندازمش حرف اضافه زد دیگه جوابشو نده خونشم نرو

چندتا بچه داری مگه؟

نگو اینجوری با افتخار برو بگو نی نی داری هر کسی خدا نی نی نمیده به من داد منم مث تو هی میگفتم بچم کوچیکه بقیه چی بگن وفلان تا خدا ازم گرفتش پس میدونی چقدر زجر کشیدیم بعدش

منم وقتی حامله بودم خونواده شوهرم راضی نبودن همش میگفتن تو ای گرونی بچه میخاسی چکار شوهرم همش بحث باید سقطش کنی حالا ۶ ماهشه خیلی خیلی دوسش دارن شوهرم میگ ده تا دیگ ایجوری میخام

معلوم ک پسره

منم با اضطراب ب بقیه گفتم یادمه😐
پسره بنظرمنم

حس می کنم پسره

بنظرمنم پسره