۱۱ پاسخ

عین پسر من.فقط دوس داره یا بغلش کنم یا دستشو بکیرم ک راه بره.اکر نه فقطططط گریه

دقیقا شاهان همینجوریه
ظرف میشورم چسبیده به پای من نق
غذا درست میکنم نق
یه دستشویی نمیتونم برم
هیچوقتم کارام تموم نمیشه 😒

دقیقا منو توصیف کردی
امروز انقدر گریه کردم دیگه نا ندارم
برق نداریم
پریودم هستم
گر گرفتم
حالم انگار افسردگی بعد از زایمان دقیقا 😭

من حالم از مادر بودنم بهم می خوره از وقتی سلنا دنیا اومده زندگی نکردم لعنت به این زندگی

فکر کنم این دوره هم ترس از جدایی مادر دارن کیاشا هم همچین شده پیش شوهرمم نمیمونه

ببرش آب بازی کنه خیلی خوبه بچه ها سرگرم میشن
من از پوم پوم ها همبراش گرفتم بازی های مختلفی انجام باهاش دوست داره

تصویر

وای اینا همشون تو این سن اینکارارو میکنن

نه دختر منم همیناییه که گفتی ... آلرژی هم داره ... منم نمیدونم طبیعیه سنشه یا اخلاقش اینه و یا چی...

دختر منم همین بود همه اقوام میگفتن چقدر گریه میکنه تا ۲ سالگی ک پسرم دنیا اومد خیلی اذیتم کرد بعدش خوب و آروم شد

دختر منم همینه یکسره یا نقه یا گریه شب نزدیک ساعت خوابش ک میش دیگ دیوونه میشم دلم میخواد سرمو از تنم جدا کنم پرت کنم بیرون تا دیگ نشنونم

تنها نیستی من هم تو همین وضعیتم
دیروز شروع کردم خونرو تمیز کردن کلا یه کابینت تونستم تمیز کنم از بس این بچه گریه کرد و ماما ماما کرد ۴ تا ظرف شستم بغلش کردم 😵🥴

سوال های مرتبط

مامان دختر کوچولوم مامان دختر کوچولوم ۱۴ ماهگی
مامانا در چه حالین
من دخترم خیلی خیلی زیاد اذیتم میکنه به حدی که بعضا میگم کاش نزاییده بودمش انقد پشیمونم کرده
تو خونه حق ندارم نه غذا درست کنم نه غذا بخورم نه دستشویی برم نه ظرف بشورم نه لباس پهن کنم نه هیچ کار دیگه ای فقط باید یا بگیرم بغلش یا کنارش بشینم انقد گریه میکنه جیغ میزنه حد نداره
میبریمش بیرون تو ماشین فقط صدا میده اعتراض میکنه ولشم میکنیم همش میخوره زمین کار خطرناک میکنه دیگه بخدا هستم از دستش
همش ناله میکنه میارم بخوابونمش نه شیر درست حسابی میخوره رو پام انقد تکونش میدم نمیخوابه پاهام دیگه بخدا داره میشکنه خودمم پریودم پاهام کلا رو خودش بند نیست چه برسه دخترمن یه ساعت تکون بدم دیگه توان وزنشو نداره
حتی باباش هم میاد انقد اونم اذیت میکنه ناله میکنه گریه میکنه زنو شوخری دیگه کلافه میشیم نه شام میتونیم بخوریم از دستش یا گریه میکنه یا همه چیو برنیداره پخش پلا میکنه
توروخدا راه حل بگین بهم دیگه توان ندارم ادامه بدم انقد دوست دارم خلاص کنم خودمو
موقع غذا دادن که همش پوره هست فقط عوق میزنه هیچی درست حسابی نمیخوره جرات ندارم به غذا جدید براش درست کنم از بس که هرچی درست کردم نخورد