با خانواده شوهری ک تو نوع زایمان منن دخالت میکنن چیکار کنم
من تا همسرمو راضی میکنم برای سزارین باز میرن تو گوشش کلی حرف میزنن که طبیعی خوبه بچه ای ک طبیعی بدنیا بیاد خوبه
تا شوهرمو ب هزار بدبختی راضیش میکنم باز میزنن همه چیو خراب میکنن به شما چه اخه مادرشوهرمم ک میگه نه تو متوجه نیستی بچه طبیعی بیاد خوبه
منم میترسم از طبیعی فقط میخوام سزارین شم 🤦🏻‍♀️

مشکل از شوهرته که تا این حد به اونا اجازه دخالت داده که پرو شدن

اشتباه شما این بوده که روز اول به دیگران گفتید میخایید سزارین بشید...الانم الکی به دیگران بگید دکتر گفته بستگی به حالت بچه داره(با سر باشه یا با پا) که سزارین بشم یا طبیعی الان زوده برای تصمیم گیری..اگرم گفتن حتما طببعی بگو بشه به دکترم میگم طبیعی میخام ببینم چی میگه تا ساکت بشن...اگه میدونید شوهرتونم دهن لقه حتی تا هفته اخر به شوهرتون نگید و لحظه اخر بگید دکتر گفته زایمان طبیعی خطرناکه برا بچه باید سزارین بشی

عزیزم چرا اصن به همچین شوهری که فکرش اختیارش دست مادرشه حق انتخاب میدی برو خودت با دکتر بریز روهم بگو هروقت با شوهرم یا مادرشوهرم اومدم بهشون بگو طبیعی امکان نداره به دنیا بیاد

بگو من قراره بزام یا شما😑

بدن شماست و صاحب اختيار،فكر ميكنم لازمه هم به همسرتون بگيد و هم بقيه

وای کاش اینارو من نخونم ، فشارم میره بالا 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
بزن تو دهنشون توروخدا

خب چرا بهشون میگی اصلا
بگو میخوام طبیعی زایمان کنم الکی
بعد برو سزارین شدی کونشون میسوزه

اول اینکه هنوز خیلی مونده تا زایمان. از حالا اینقد جنگ اعصاب نداشته باش. به همه بگو حالا ببینیم چی میشه.
یکم که گذشت با شوهرت صحبت کن و بگو بدن خودمه و خودم براش تصمیم میگیرم🙃. شایدم اصلا مجبور به سزارین شدی. ریلکس باش و با ناراحتی به بچه ت آسیب نزن.

هر وقت میگن بگو تا خدا چی بخواد اره طبیعی هم اگه بدن اجازه بده خوبه ، بعدشم کار خودتو بکن ، از الان نمیخواد حرص بخوری هفته های آخر به همسرت بگو بچه بریج هست دکتر میگه لگنت جا نداره و باید سزارین بشی

منم قبلاً اینجوری بودم ، الان اصلا تو جمع تعریفی نمیکنم ، رسمی رفتار میکنم ، و تو ضیحی نمیدم مثلا اگه بپرسند اسم بچه رو چی میخوای بذاری میگم هنوز تصمیمی نگرفتیم ، اولش ممکنه ناراحت بشن اما بعداً عادت میکنن و دخالت نمیکنن

هروقت یکی بخاد حرصت بده دقیقا دست میزاره رو چیزی ک ضعف داری
پس سعی کن نقطه ضعفاتو ب کسی نگی

بگو سری بعد باردار شدی طبیعی بیار خودت بدن خودمه و روحیه حودمه خودم باید تصمیم بگیرم

بگو تحقیق کردم اره راست میگن طبیعی بهتره بعدم مثلاً دکتر گفته سزارین خودتو ناراحت بگیر😂

بنظر من تا لحظه آخر بگو باشه طبیعی بعد بگو دکتر گفته شرایط طبیعی نیست لگن کوچیکه باید سزارین بشم خطرناکه

کلا مادر شوهرا همینن، منم از روز اولی که باردار شدم همش میگفت طبیعی خوبه و سزارین خوب نیست منم فقط ماهی یه بار در حد رب ساعت میرم خونشون، شوهرمم میگه کاری به هیچکس نداشته باش ببین کدوم راحتی پولشو که وظیفه منه جور کنم که میکنم

با خانواده نمیشه کاری کرد
باید شوهرتو درست کنی
بهترین کار این بود که اصن نمیگفتی
از اول بارداری هرکی از من پرسید میخوای چجوری زایمان کنی گفتم نمیدونم هرچی دکترم بگه
تو هم بگو باشه من تصمیم دارم طبیعی بیارم اینا هم چیزی نمیگن دیگ
بعدش نزدیک روز زایمانت شد بگو رفتم دکتر معاینه لگنی کرده گفته لگنت مشکل داره بچه تو کانال زایمان گیر میکنه
یا بگو جفتم پایینه یا روزای آخر وقتی آخرین سونوتو رفتی بگو بند ناف دور گردنش پیچیده باید سزارین شم خودتو ناراحت جلوه بده بگو دوس داشتم طبیعی بیارم ولی نشد
قرار نیس همه چیو براشون توضیح بدی که
به شوهرتم همینو بگو
بگو جون بچه مهم تره یا نوع زایمان من؟
ممکنه زایمان طبیعی برای بچه بد باشه
ممکنه تو کانال گیر کنه استخوان ترقوه اش بشکنه
ازین حرفا بزن

بدبختیش اینه سزارین شی بعدش بچه گریه کنه گریه نکنه شیربخوره نخوره آروغ بزنه نزنه یعنی هرچی بشه میندازن گردن سزارین شدنت که اگه طبیعی آورده بودی اینطوری نمیشد! کلا دهن این آدما بسته نمیشه هر کار خودت صلاح میدونی انجام بده و رو اینکه جوابشونو چی بدی تمرین کن والا فقط باید حرص بخوری

ای خواهر منم دقیقا شرایط تورو داشتم تازه من از اولم قرار گذاشته بودم که اگه بچه دار شدیم سزارین کنم ولی مادرشوهرم همش رای شوهرمو میزنه با اینکه شوهرم حتی هزینه زایمانمو هم آماده کرده بود مادرشوهرم برگشت بهم گفت مگه پول مفت میاد که ببری بدی سزارین ،برو طبیعی اگه نتونستی خودشون میبرنت عمل مگه مامانت چطور زاییده که تو نتونی ،آخرش سر این موضوع اینقدر با شوهرم جرو بحث کردیم که دیگه کلا بیخیال شدم با اینکه مثل چی از طبیعی میترسم ولی به خاطر دخترم به جون خریدمش ولی همچنان به خاطر این موضوع دلم شکسته و از یادم نمیره

الان دوره قدیم نیست بگی اطلاعات همه کمه و فقط اونایی ک بزرگترن و چندتا زایمان کردن فقط بلدن چی ب چیه
الان همه با همین گوشیای تو دستشون همه چی یاد میگیرن
یعنی چی که میگن تو نمیدونی و بلد نیستی اگه قرار بود بلد نباشی اصلا بچه نمیاوردی
همینا دو روز دیگه تو تربیت بچت دخالت میکنن میگن تو بلد نیستی

به شوهرت بگو چقدر خدایی نکرده نیازه بخیه بخوری خودش میگه نمیخاد بگو دیر تر میتونیم رابطه داشته باشیم

وا اصلا اونا چرا باید بدونن چ جوری میخوای زایمان کنی بین خودت و همسرت و دکترته فقط

مگ مادر شوهرت پول عملتو میده اون مادر شوهر کاش مال من بود قشنگ جرش میدادم تویی هچ نمگی ب مادر شوهر چ ربطی داره طبیعی کنم یا اصلا عمل

😐😐مادرشوهر پدرشوهرت میخوان مگه زایمان کنن دیگه اصن به اونا چه واقعا درک نمیکنم مشکل شوهرته که دیگه اصن راجب زایمان با اونا حرف میزنه

منی که دوبار زایمان کردم ،بهت پیشنهاد میدم به جای سزارین،یه ماما خصوصی بگیر برو زایمان طبیعی انجام بده.
از اول ورودت به بیمارستان کناره تا زایمان و بچه شیردادن،

بدمممم میاد از اینجور آدما اوووف خدا بهت صبر بده

وای من حرف نمیزنه ولی اومده بود سیسمونی ببینه گفت طبیعی یا سزارین گفتم طبیعی خوشحال شد گفت چیه سزارین انگار اون میخواد زایمان کنه یا پولشو بده عقده ای

خب اگه دولتی بری کلا بچت و طبیعی به دنیا میارن اگه سرش پایین باشه در شرایط خاص سزارین میکنن
اگه بری شخصی انتخابی خودت انتخاب کن که چی میایی نزار دخالت کنن بدن توعه بچه توعه
شوهرتو قانع کن که الان حرف تو مهمه نه حرف خانوادش

به شوهرت بگو اگه یه دفعه دیگه بقیه نظر دادن میشینم تو خونه تکون هم نمیخورم و هر چی شد مسئولش تو هستی و مادرت

ب شوهرت بگو من توان طبیعی زاییدن و ندارم اگه بلایی سر خودمو بچه بیاد خداینکرده گردن تو خانوادته بگو هرموقع خانوادت خاستن بزان برن طبیعی بیارن

همشون مریضن کلا ازشون دوری کن