۴ پاسخ

به خدا منم همینم دیگه میگم به درک چیکار کنم دیگه خسته شدم بس که غذا درست کردم و توف کرده بیرون دوران نوزادیشم همش شیشه به دست بودم بلکه یه قطره شیر بخوره
وزنشم کمه میگم بی خیال میگم به درک ولی دلم خونه و بغض تو گلومه بچه داری سخته ولی برای مادرهایی با شرایط ما خیلی سخت تر

تو تنها نیستی

اوضاع من به مراتب خیلی بدتره

منم خیلی عصبی شدم اصلا دیگه دلم نمیخواد با بچه بازی کنم همش میسپرمش به باباش، عذاب وجدانم دارم

فکرمیکنم مشکل بچهامون تا زمانی ک شیر میخورن هست وقتی دوره شیرشون تموم بشه خوب بشن

سوال های مرتبط