۵ پاسخ

منم نمیگم و اگه گلایه کردن خیلی مودبانه توضیح میدادم که اونم تبریکی نگفته، بچه منم برای خودم ارزش و احترام داره، پس تقصیر خودش بوده

من بودم مثل خودش رفتار میکردم تبریک دندونی و تولد رو بزار جای خودش جبران کن...
اگر دیدی وقتی حامله بودی تبریک گفت تبریک بگو اگر نه که بیخیال

خوب کاری کردی تبریک نگفتی

من با هرکی عین خودش برخورد میکنم توام اینکارو کن بزار نگه من هرکار میکنم این نمی‌فهمه منم جات بودم بی تفاوت برخورد می‌کردم همین

سلام بانو🌹
نظر هر کی متفاوته.
اما من بودم تبریک میگفتم،به نظرم اینطوری یکم شرمنده رفتارش میشه.

سوال های مرتبط

مامان نیهان مامان نیهان ۱۴ ماهگی
خانوما من موقع تاسوعا عاشورا دخترم تب شدید کرد ک هیچ جوره پایین نمیومد‌ نه با پاراکید نه با شیاف با هیچی
بعد دکتر خودش هم نبود بردمش بیمارستان
ازش آزمایش خون گرفتن با آزمایش ادرار
آزمایش خونش همون شب بعد سه ساعت آماده شد
و گفت آزمایش ادرار بعد سه روز آماده میشه
خلاصه دکتر بیمارستان اسمش هادی سالاری نژاد بود که شیفتش بود و متخصص کودکان و نوزادان
تا آزمایش خونشو دید گفت عفونت داره و دیگه نیاز نیست جواب آزمایش ادرارش بیاین بگیرین دارو داد برای عفونت
خلاصه من دارو های عفونت رو دادم دو روز تبش قطع بود یهو تب شدید و اسهال و استفراغ و اصلا اصلا لب به هیچ چیزی نمی‌زد حتی الآنم هیچی نمیخوره به جز شیر
خلاصه چند روز پیش بردمش دکتر خودش گفت برو جواب آزمایش ادرارش بیار رفتم گرفتم از آزمایشگاه نشون دکترش دادم گفت اصلا هیچی عفونت ادراری ندارع گفتم مگه میشه آقای دکتر من تقریبا ی هفته داروی عفونت بهش دادم گفتم عفونت داره و این آزمایش واسه قبل دارو هاس
گفت مامان عزیز میگم هیچی عفونت نداره و حتی واسه اینکه من تعجب کرده بودم زد داخل چت جی بی تی و نشونم داد ک عفونت نداره و یک هفته الکی دخترم دارو میخورده و این حال بدش هم احتمالا بخاطر داروی الکی و اشتباهی ک می‌خورده هستش و هنوز ک‌ هنوز هیچی نمیخوره غذا و میوه و حتی خوراکی های ک دوست داشت فقط شیر میخوره و اسهال شدید ک هنوز دارو های جدیدش روش تاثیر نزاشتن
فقط میتونم بگم خدا لعنت کنه دکتر های نفهم رو که با جون بچه مردم بازی میکنن
مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۱۶ ماهگی
سلام ب همگی ممنون ک حال یاسینو تک ب تک پیام میدین خصوصی میپرسین و نگرانشین. بخدا بدجور گرفتارم نمیرسم تک تک جواب بدم . دیروز بردمش فوق تخصصی ک خودش پرونده داره . اول از حالش بگم . ۲۴ساعت تب مقاوم ۴۰ درجه ک یهو تبدیل ب لرز میشد ،تب باعث تشدید رفلاکس میشه پس کنارش با هربار شیر خوردن استفراغ های جهشی از دماغ و دهن داشت . خدادوشکر بجز یکبار مدفوع خلطی دفعش نرمال بود،شیر و غذا و اب ب هیچ عنوان نمیخورد ک من میگرفتمش بغل تو خواب با سرنگ و قطره چکون میدادم جوری ک از همیشه و معمولش ادرارش بیشتر بشه و اگه ویروسه یا عود کردن الرژیه از روده ها و گوارش دفع بشه. لپاش ب حدی سرخ بود ک انگار زخم شده بود تو مطب دکتر مدام با اب ولرم ک همرام بود خنکش میکردم و اب و شیر میدادم با سرنگ چشم همه بهم بود اخر یه خانمی گفت من اول ک دیدمش فکر کردم لپاش زخمو خونیه. مادرمو خداخیر بده باهام اومده بود من حتی تو مطبم تا نوبتش بشه تن شویه میکردم براش. خلاصه بگم براتون دکتر دیدش و گفتم ک تب مقاوم ب شیاف داشته و از صورتش فهمید پروندشو دید گفت اگه این رسیدگیت نبود همون دیشب باید بستری میشد خلاصه معاینه کرد اثری از عفونت گوش و حلق و خس خس سینه نبود گفت یا الرژی ب لبنیاته ب گفته خودت و اب هوا یا خدایی نکرده سرخکه .باقی پیام تو کامنت اول