مامانا هرکی میاد دیدن من میگه خیلی لاغر شدی رنگت زرده الانه ک بمیری فلانه پاشو یکم ب خودت برس بخور دیگه حس میکنم دارم میمیرم با حرفایه بقیه ام بدتر میشم اخه هیشکی جای من نبوده ببینه تو این مدت چی کشیدم ۸ هفتگیم بابام ناگهانی فوت کرد نابود شدم ازون ورم هماتوم و خونریزی و ویار شدید حالت تهوع شدید استرس و حمله های عصبی خب اخه چرا با من اینجوری برخورد میکنن فقط زخم زبون میزنن 😔😭چیکار کنم اخه هرچی میخورم بالا میارم مگه دست منه

منم همینشکلی ام
خوب میشیم

به حرف کسی گوش نکن عزیزم بی اهمیت باش خدا رحمت کنه پدرتو عزیزم

میدونم درکت میکنم.بسپر بخدا .خدا خودش هواتو داره

ایشالله ازین به بعد ویارت کمتر میشه

خدا پدرتو بیامرزه،عزیزم منم دقیقا مثل توام خودمو باختم هرکی میبینتم میگخ چقد لاغر شدی آب شدی و این حرفا اصلا نمیتونم به خودم برسم استراحت مطلقم هستم

خدا صبرت بده
گردو بادوم اسیاب کن بریز تو شیر بخور
حالت معجون
گوشت بزار بپزه آبش بخور اگه خودش حالتو بد میکنه عصاره یعنی
ذکر سبحان الله بگو
تهوع شنیدم اول صبح حالت بیسکوییت یا نون خشک بخوری برطرف میشه خودم امتحان نکردم اینو
هماتومم فقط با دراز کشیدن برطرف میشه ب پهلو
حتی راه هم زیاد نرو تا برطرف شه

خدارحمت کنه پدرتون رو،به حرف کسی گوش نده عزیزم هرچی دکترت میگه همون انجام بده

به حرف دیگران گوش نده.هرچقد اهمیت بدی بدتر میشه حالت

عزیزم حتما روزای خیلی سختی رو گذروندی🥲 خدا رحمت کنه پدرتونو🖤
تنها چیزی که اهمیت نداره حرف مردمه خودت فقط میدونی که چه شرایطی رو گذروندی الان تنها چیزی که اهمیت داره آرامش خودت و نی نی‌ت هست
خدا حواسش بهتون هست نگران باش💚
با دکترت در ارتباط باش که برای ویارت چی بخوری که حالت بهتر بشه
بیشتر استراحت کن و حواست به خودت باشه همه این روزا بسلامتی میگذرن و با عشق بچتو بغل میگیری🥹

خدا باباتو بیامرزه.واقعا سخته.حق میدم بهت.
منم دخترم شیر میخورد هم پدر هم مادرمو تو فاصله 8ماه از دست دادم.عصبی بودم قررص جلوگیری میخوردم بچم شیرمیخورد دیگه کلا اعصابم نمیکشید هیچیم نمیتونستم بخورم شده بودم پوست استخون.همش گریه میکردم

مهم نباشه برات برا هماتوم هم فقط استراحت و شیاف و آمپول

اگ سونوت اوکیه ب حرف بقیه توجه نکن
حرف بقیه همیشه هست
اگ بخودتم برسی میگن وااایی دیدی چ زود سرپا شد فلان
خدا رحمت کنه پدرتو عزیزم