این روزا گهواره شده مثل اینستا
اینستا که باز میکنی همه فست همه اتمیل رژیمی و…
گهواره هم شده بچم نق میزنه بچم غذا نمیخوره و …
من خودمم ی مادرم ولی توی دوران بارداری سعی کردم آگاهی کسب کنم نسبت به رفتار های کودک در هر سنی و این باعث شد که خیلی جاها خودم کنترل کنم
سعی کنید اطلاعات کسب کنید اینجوری خودتون هم آرامش دارید
بچه توی سن یکسالگی دنبال کشف هست و همه جا رو میریزه بهم و ما تا جایی که چیزی بهشون آسیب نزنه باید اجازه بدیم بهشون
برای غذا نخوردن هم اصراری نکنید چرا فکر میکنید باید بچه غذاش کامل بخوره ؟
یک روز ممکنه خوب بخوره ی روز اصلا نخوره ی روز هم چند قاشق بخوره
سعی کنید به دل بچه راه برید باهاش همکاری کنید اونوقت نتیجه رو میبینید
پسر من اصلا صبحانه چیزی جز نون خالی نمیخوره همه چی امتحان کردم ولی نون خالی دوست داره و منم مجبورش نمیکنم بهش نون میدم در کنارش فرنی هم براش درست می‌کنم
اینقدر سخت نگیرید بزارید هرچی که دوست داره بخوره اینجوری بد غذا هم نمیشه …
میدونم خسته میشین عصبانی میشین ولی بدانید ما خواستیم که اونا توی این دنیا بیان و زندگی کنن پس بهشون حق زندگی کردن بدین

ببین بنظرم حق دارن گاهی ادم متسعصل میشه تنها جایی پیدا میکنن کمی حرف بزنن منم تو بارداری کلی کتاب خوندم کلی تحقیق کردم اما تجربه واقعی با بچه خیلی فرق داره با خیلی از حرفات موافقم باید بچه ها تجربه کنن زندگی کنن منم زیاد سخت نمیگیرم درحالیکه قبلا اگر بچع ای نونی از زمین برمیداشت میگفتم وااای چ مادری میذاره بچه نون رو فرش رو بخوره اما الان اونجوری فکر نمیکنم چون تجربه و حفیقت بعضی بچه ها مث کتابا نمیشه یا اگرم بشه ممکن اون لحظه ما تو اون موقعیت هورمونی روانی و اجتماعی حتی نباشیم به هرحال بنظرم بچه خیلی خیلی سخت و همینطور عجیب پسر خود من وقتی وارد یکسالگی شد اصلا لب ب غذا نزد و من تجربه ای نداشتم به پسرم کاری نداشتم اما از درون استرس داشتم ک بعد بیخیال شدم و اون مرحلع هم طی شد ولی خیلیا همراه ندارن خیلیا دچار اضطرابی ک اطرافیان وارد میکنن میشن چارکلومم اینجا حرف میزنن بنظرم کمی سبک میشن همین خوب چ بهتر حداقل کمی از اضطرابشون کم بشه ...

من میترسم همینطوری بار بیاد که صبحانه نخوره وعده های دیگه هم اهمیت نده و عادت کنه مثل همین که بعضیا بچه هاشون خودشون غذاشونو میخورن چون عادت کردن و یاد گرفتن