۴ پاسخ

ببین منو
سرای محله و خانه فرهنگ نزدیک خونتون رو تو نقشه پیدا کن
هر دو مهد دارن
بزن تو نت مهدکودک‌ها ی محله ..‌
هم میاد بالا
بزن تو نت مهدهای قرآنی محله ...

من سر گلستان نزدیک به کلبه میبرم دخترمو برا مسجد احمد ابن موسی

مسجد بزرگی هست داخل مسجده خانه بازی هست

دقیقا سر کلستان روبرو بسته بندی

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
مشاوره کودک

ما چند روزی میشه مشکل خیلی جدی داریم با لنا
گاز میگیره اونم با لج دقیقا هم زمان اعصبانیت
اونم کجا؟صورت و دست
تا الان ۲ بار دست و صورت دوست تاشو گاز گرفته
من خیلی صبوری میکنم اما خب عکس‌العمل مادر اون بچه اشتباه میشه قشنگ هرچی کن میگم میرم سوال

تو این مواقع اگه بچه شما کسی رو خواست گاز بگیره که متوجه میشید از حالتش سریع بغلش کنید و بگید می‌دونم عصبی شدی (اسم احساسی که داره و حتما بگید)بعدش بگید مامان هر وقت عصبی شدی باید فوت کنی یا دور بشی از دوستت

اگه کسی خواست بچه شما رو گاز بگیره شما نباید با جملات خنده دار وانمود کنید فقط یه بازی بود
خم میشید و خیلی مهربون و با آرامش میگید اجازه نداریم گاز بگیرم.
اینکه میگید خواست برات ساعت درست کنه یا میخواست بوست کنه اشتباه
شما باید بچه خودتون و آروم کنید اون مادرم بچه خودش و متوجه کنه.

امروز همسرم با مشاوره کودک صحبت کرد دقیقا همین و گفت زمانی که بچه حسی رو داره تجربه می‌کنه اول اسم حسش و بگید تا متوجه بشه که شما درک کردین و فهمیدینش بعدش بغلش کنید و بگید می‌دونم عصبی هستی‌.همین
مامان آوین❤ مامان آوین❤ ۳ سالگی
سلام مامان..
یمدته خیلی حال روحیم بده اوضاعم اصلا خوب نیست...این وسط لجبازی های آوین واقعا اذیت کننده شده..از خوابش که بخوام بگم یا ظهر می‌خوابه شب دیر می‌خوابه.. یا ظهر نمیخوابه از چهار و پنج غروب شروع میکنه به گریه تت‌ شب ده که بخوابه..خیلی گریه میکنه بزور گریش وایمیسته اشک میریزه چجوری خیلی حس درماندگی دارم حس میکنم اصلا بلد نیستم با چالش هاش کنار بیام خیلی اذیتم
آوین عاشق کرمانشاهه چون اونجا همه کل روز باهاش بازی میکنن..از خونه خودمون خیلی خوشش نمیاد😭😭😭نمیدونم براش تکراری میشه یا چی نمیدونم ..حتی بگی بریم خونه فلان دوستت یا از دوستای خودم کل روز رو میپرسه کی میریم کجا میریم انگار ارزوشه از خونه بزنه بیرون خونه خودمون نباشه و این برای من خیلی سنگینه😭
آبرنگ براش میارم آرد میارم خمیر بازی می‌کنیم میفرستم حموم آب بازی کنه کارهای خونه رو با همکاریش انجام میدم ادویه غذاروبزنه فلان..کل روز سعب میکنم بهش تو جه کنم از سر از خونه فراریه ..خب من چیکار میتونم بکنم..نمیشه که زندگیمو ول کنم برم کرمانشاه..نمیتونمم کل روز باهاش بازی کنم اصلا حوصلم نمی‌کشه از طرفی کلی کار داره خونه آدم غذاس لباسه فلان..خودش و باباش اصلا رعایت نمیکنن یچیزی میخورن کامل و فرش رو کثیف میکنن نمیشه که جمع نکنم میشه؟؟؟
خیلی خستم...بیشترم خستگی تو جونم میمونه چون رابطش لا من و باباش بهم خورده صمیمی نیستیم خونه‌مون رو دوست نداره انگار نمیدونم چیکار کنم..
خونه بازی میبرم کنم. دریا پارک تقریبا هر روز بیرونه..با دوستاش میبرم بیرون نمیدونم سعی میکنم مادر خوبی باشم ولی بک درصد هم حس موفقیت ندارم..داغونم بخدا حالم اصلا خوب نیست..غذا آماده میکنم میزارم جلوش..دستاشو میزاره رو هم نمیخوره