آخ کاش درک کنن مادرو پدرشوهر منم خیلی بچه رو بد میگیرن
بوس هم زیاد میکنن
ولی چیزی به خوردش ندادن تابحال
و اینکه خیلی مینشونن بچه رو روی کمرش میترسم قوز شه بچم
و یه چیز دیگه اینکه وقتی میخام شیر بدم چون تو خانه پدرشوهرم زندگی میکنم میام تو اتاق راحتترم بعضی موقع ها هم جاریم خودشو دعوت میکنه میاد شام من میرم تو اتاق ک شیر بدم اینم پشت سرم عین دم همراهمه میاد لش میکنه دراز میکشه با گوشیش ور میره صدای گوشی شم زیاده میشینه دقیقا پشت به دخترم ک داره شیر میخوره دختر منم هی برمیگرده دیگه شیر نمیخوره منم از کمر و گردن میوفتم تا شیرشو بدم در نهایت گرسنه میمونه نمیخوره کلن کسی غیر از خودم باشه یا صدای اضافه باشه نمیخوره خیلی بازیگوش شده
قدسمیا همشون ۷ تا ۸ تا بزرگ کردن چی شده مگه
ماها خیلی حساسیم 😆
چیزی هم بگم هم ناراحت میشه ، هم مار خودشو تکرار میکنه..
بعد عادت بدی که داره هرکس از بیرون میاد میگه بیا بگیر بغل انگار شکلاته
وای من مامانم حرف گوش میکنه. مادرشوهرم بچرو تکون میده، میتکونه، بووسش میکنه . اصن ی وضعی ...
خداروشکر مادر کمک حالمه میگه هرکاری میخوای بکنی لکن بچه خودته اما فقط میگه شیر و خودتو بده الان بچه کوچیکه بدنش زیاد تحمل نداره میگه بعد چهار پنچ ماه بده غذای کمکی
دختر منم اینجوریم حرس میگیرتم میگم خودمو خفه کنم بابام میخاست بهش عرق پونه بده دلش درد میکرد مادر شوهر خرمم وقتی میگیرتش یه ثانیه رو دست بعدش رو پا رو گردن به دمر به پشت میگم بزنمش
عزیزم شما خیلی حساسی من بستنی که بماند همه چیز میدم حساس نباش زیاد
ای وای بستنی اخه ؟! ادم واقعا نمیدونه چی بگه
متاسفانه همه جا همینه من مامانم بگم نده نکن نمیده نمیکنه اما مادرشوهرم😕😕کار خودشو میکنه منم تخمش حساب نمیکنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.