فک کنم کم بیرون میبریش
بیشتر بیرون ببرش بزار تو فضای باز انرژیشو خالی کنه
الهی بمیرم برات نه پسر من یکی دو بار ما میشه اگرم جاش راحت باشه که تا صبح میخوابه برای آب بلند میشه . روی مبل راحته میخوابه تا صبحم ولش کنم میخوابه ولی بلندش کردنی ک جاشو عوض کنم بزارم رو تختش بلند میشه . بخدا پسر منم همینه شانس آوردم که پیش مادر شوهرم اینا زندگی میکنم برای همون بچرو میدم اونا بگیرن خودمون غذا میخوریم برای منم شلوغه یه جا بند نمیشه یه خوردنی بهش میدی نمیخوره با دندونش میکنه میندازه اونور
واای چهقدر اینایی که گفتی شبیه سید حسین منه مایم اصلا نمیتونیم غذا بخوریم من در حال راه رفتن غذا میخورم و همه رو قورت میدم
شبا هم با صدای خیلی بلند گریه میکنه هر کار میکنم ساکت نمیشه منم اعصابم خورد شد این قد محکم به پیشانیم زدم یه بارم با شیشه شیر محکم زدم تو سرم و خیلی داستانهای دیگه..........
عزیزم گفتم بهت علیسان من از پنج ماهگی خودش برا شیر بیدار نشد الان شبا آب میذارم بالا سرش گاها تو خواب خودش میدونه پشت بالشتش هست برمیداره تو خواب میخوره گاها پیدا نمیکنه من میدم دستش میخوره تو خواب ولی شیر نه
ولی در مورد بهم ریختن سفره عین پسر توست نون پرت میکنه سفره میکشه غذا رو میریزه
سخت نگیر از شيطنت شونه کمی بزرگ شه خوب میشن گریه نکن سخت نگیر بیخیال شو
بیشتر حرفات و درک میکنم چون پسر منم همینطوریه از خونه موندن تا بیرون رفتن یعنی تو عذابم همینجوری سفره برامون نمیزاره بیرون رفتنی جیغ میکشه کالسکه نمیشینه تو بغل نمیمونه رستوران که اصلا نمیرم چون میدونم برم چی میشه گاهی وقت میریم یه بشتنی بخوریم با سرعت 120میخوریم و درمیاییم اصلا روزگارم داغونه غصه نخور تموم میشه این روزها کاری نمیتونیم بکنیم فقط باید صبر داشته باشیم وتحمل🥲
پسر منم همینطوره منم همش خونم تا ببینم کی این خوب میشه .من تو خونم که ارامش ندارم .تازه من دوتا بچه دارم هر کدومشون به یه طریقی دیگه اعصاب هیچی رو ندارم
تو بارداری چیا میخوردی بیشتر؟؟بستنی نسکافه؟؟
نفس ببین کیان همین مدلی بود براش حرز امام جواد اصل پیدا کردم خداروشکر خداروشکر ایتقد خوب شده
دقیقا انگار داشتی دختر منو توصیف میکردی
عزیزم منم درکت میکنم ایهان خیلی شلوغ میکنه ی غذا درست حسابی از،دستش نمیتونم بخورم جایی هم میریم مث علیسان انقد شلوغ کاری میکنه ک ترجیح میدم خونه باشم واقعا سخته
عزیزم بعضی از بچه ها همینن دیروز یه مراسم دعوت بودیم هم سن و سال های پسرم داشتن برا خودشون بازی میکردن پسر من داشت جیغ میکشید خودشو میزد زمین داد گریه انقد که گریه کرد گفتن بچه رو چشم زدن آوردن اسپند دود کردن و فلان اصلا آروم نشد به زور خوابوندمش باز بیدار شد گریه جیغ میزد نه شام خوردم تو مراسم نه میوه فقط سر پا بودم تا وقتی اومدیم خونه یه دست کتک خورد اونجا انقد که اعصابم خراب بود بچه های مردم انقد که ارومن آدم میخواد بچه رو بخوره ولی امان امان از پسر من نه شب دارم از دستش نه روز تاپیک هامو ببینی انقد که نق نقو و گریه کن هس
منم پسرمو با این ماشین هر جایی فکر کنی میبرم کیف میکنه دیگه بهم نمیچسبه، قبلا هم مثل پسر شما بود
عزیزم اخه شاید جاییش درد میکنه یا چشم نظر
اگه میتونی یه سر کتاب براش باز کن عالیه
از غر زدن نگو که وای از وقتی بیدار میشه تا خود شب غر میزنه 😭😭😭
پسر منم شب یک بار شیر مادر ۲ بار هم با جیغ وگریه بیدار میشه مهلت نمیده شیر خشک درست کنی یک بار هم آب
همه ی بچه ها همینن دیگه. باید قلق بچت دستت بیاد.
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.