امروز باغ مامانم اینا بودم میوه ها ی درخت رو کمکش جمع میکردم روی زمین ریخته بودن من خم میشدم از زمین جمع میکردم هفته ۲۵ بارداریم زن داداشم انقد منو ترسوند گفت چرا خم شدی بندناف کشیده میشه یا دور گردن بچه پیچ میخوره خیلی الان استرس گرفتم طوریش نشده یعنی بچم؟خب مامانم دست تنها بود خاستم کمکش بدم .

۵ پاسخ

من شش ماهه بودم چندتا جعبه زردآلو جمع کردم البته زردالوهای زمین ریخته شده.بعد از رو درخت هم میچیدم .برام تفریح و خوش گزرونی بود

عزیزم چه ربطي داره مگه در کارهای روزمره ما خم و راست نمیشیم
حرفشو گوش نکن
ولی مواظب خودت باش زیاد خسته نشی

این استرست بدتره از این به بعد بیشتر حواستون جمع کن یه بار هیچی نمیشه

نترس هیچ طوری نمیشه ولی هفته 25بارداری هستی یعنی یه کم از بیشتره نصف راهو رفتی... بهتره مراقب باشی .

چیزی نمیشه ولی دیگه دولا نشو یبار ک ایرادی نداره

مقالات مرتبط

رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
بیماری دست و پا و دهان در کودک
بیماری دست پا دهان در کودکان-درمان، علائم و واگیردار بودن...
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری

سوال های مرتبط

مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۳ سالگی
مامانا بعد زایمانم پا درد گرفتم رو زانوم نمیتونم خم کنم پامو چرا
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آیهان رنجبر مامان آیهان رنجبر ۴ سالگی
خانما یه سوال دارم میشه جواب بدین
سونو ۱۸ هفته غربالگری سونو واژینال یا از روی شکم آخه دکتر برا زن داداشم واژینال نوشته .
مگه نباید از رو شکم باشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کوثرسادات مامان کوثرسادات ۴ سالگی
سلام به همه مامانای گل
من شنبه رفتم دکتر، سن بارداریم ۷ هفته و سه روز بود ولی دکتر گفت به اندازه ۴ هفته می‌خوره و قلبشم تشکیل نشده الان ۴،۵ روز لکه بینی دارم و هی زیاد و کم میشه الان به نظرتون چیکار کنم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پریناز مامان پریناز ۳ سالگی
سلام خانوما امروز موهای دخترمو شونه میکردم متوجه شدم موخوره داره چیکار کنم یخورده استرس گرفتم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهان و تودلی مامان ماهان و تودلی ۳ سالگی
وای خدا یعنی بچه های شمام اینطورن بقرا یعنی من حین جمع کردن خونه پسرم میره هی یه چیزی تز یه جایی کابینت کمد درمیاره یا مثلا بالشتا رو میریزه پشتی میریزه کلا نمیزاره خونه یه ثانیه تمیز باشه خیلی از این اخلاقش بدم میاد یعنی اگه ۵ دقیقه خونه رو پشت سرش جمع نکنم کل خونه میریزه به هم میریزه واقعا چرا اینطور میکنه؟؟باردارم دیگه دوماهه اخره واقعا کم اوردم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فندقک مامان فندقک ۳ سالگی
مامانا سلام.پسرم سه سالو ۸‌ماهشه. هر روز روزی ۵. ۶ بار خودشو میکشه‌رو زمین و آلتش بزرک‌میشه و خودشم‌میشه خیس عرق‌. اوایل هیچ نمیگفتم یا حواسشو پرت میکردم که بازم ادامه میداد.الانم ترسوندمش اما التماسم میکنه بزار بکشم‌رو زمین. نه چیزی دیده خیلیم مراقبش بودم. حالاباید جکار کنم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نیـــــما وتو♥️ مامان نیـــــما وتو♥️ هفته بیستم بارداری
خانوما من ماه اول بارداریم.. اصلا نمیتونم چیزی بخورم غذا اینا چیکار کنم شوهرم و مامانم یکسره سرم غر میزنن میگن بخور به زور ولی دست خودم نیس نمیتونم بخدا.
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۳ سالگی
من بستری شدم بیمارستان و سرم های بزرگ ۱۰ لیتری بهم وصل میکردن و دستگاه روی شکم که حرکات و صدای قلب بچه رو بشنویم دکترمم هرروز میومد رو سرم و از حالم باخبر بود سه روز که بستری بودم روز سوم توی بیمارستان رفتم سونو و آب دور بچه ۵ سانت شده بود و دکترم امیدوار شد من توی بیمارستان سرماخورده بودم سرد بود و اینا نمی‌دونم یا بدنم ضعیف شده بود .دیگه دکترم گفت دخترم توی این کرونا و آلودگی و اینا نمونی بهتره اینجا برو خونه کاهو خیار عرق کاسنی آب معدنی اینا بخور تا آب دور بچه تامین بشه دیگه منم مرخص شدم اومدم خونه همه اینارو می‌خوردم ولی استرس داشتم اگه بچه یکم تکون نمی‌خورد منو استرس می‌گرفت شوهرم می‌گفت پاشو بریم بستری شو اونجا صدا قلب می‌شنوی خیالت راحته من میگفتم نه . دیگه من ساعتای ده یازده بود پاشدم تو اتاق ساکمو بستم اسباب بازی های بچمو چیدم و یهو حالم بد شد تب کردم تب شدید . شوهرم پاشویه میکرد و اینا فقط میگفتم بچه م شکمم داغه و شکممو خیس کن .اون هرچی می‌گفت بریم بیمارستان میگفتم نه هنوز زوده بچه بدنیا بیاد .بعد تو اون تب یهو تپش قلب گرفتم برای اولین بار به پهلو دراز کشیده بودم گفتم صدای قلبمو توی گوشم می‌شنوم شوهرم می‌گفت تلقین نکن میگفتم بخدا صدا قلب می‌شنوم من تپش
مامان جوجه مامان جوجه ۴ سالگی
سلام مامانا بیایین دلداری لطفا.رفته بودیم جایی یکی از بچه ها مریض بوده منم اونجا فهمیدم.پسرمم یه ماه پیش از این ویروس جدیده که تب بالا و سرفه و ایناست گرفته بود.اپن بچه چشاش قرمز بود و کثیف میشد. پرسیدم گفتن یه هفته پیش مریض بوده الان خوب شده.پسرمم باهاش کلی،باهاش بازی کرده بود یه قلپم از آبمیوه دهنیه اون بچه خورده بود یعنی مامانم ندونسته داده بود الان استرس‌،گرفتم.به نظرتون بیخودی حرص خوردم؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ماهان و تودلی مامان ماهان و تودلی ۳ سالگی
امروز پسرمو بردم خیابون خیییلی اذیت کرد طوری که دیگه خواستم جیغ بزنم از دستش دیگه اخراش تحملم تموم شد و یه سلی محکم بهش زدم طوری که افتاد رو زمین چند نفر اونگا بودن دلسوزی کافر چرا زدیش بخدا دست خودم نبود الاپ که اینو نوشتم قلبم تیر کشید بغض تو گلومه ولی اذیت میکرد خیلی بیدارم که بود خیلی بوسش کردم و از دلش دراوردم ولی هر کاری میکنم نمیتونم فراموش کنم رقتار زشتمو😭😭
طفلی بچم 😭😭😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان .... مامان .... ۳ سالگی
خانما یه هفته دیگ پسرم ۶ماهش میشه من یه هفتس ارد برنج درس میکردم ب اب میدادم قبل اون اب برنج الان چی بدم بهش
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان همتا و حسین مامان همتا و حسین ۴ سالگی
سلام من ۳۳ روزه زایمان سزارین شدم بعد اون جاییکه بارداریم شکمم پایین بود یعنی بچه و جفت پایین قرار گرفته بود الانم شکمم پایینه زیر شکم دارم یعنی قبلا داستم ولی این زیر شکمه خیلی اومده پایین راهی هست یعنی امیدی هست جمع بشه یا بالا بیاد ذرضمن هیچ شکمو نبستم یروز اومدم باشال ببندم دلم درد گرفت تروخدا تجربه ای دارید بیاید بگی؟د از بابت افسرده شده
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نفس تهران مامان نفس تهران ۳ سالگی
سلام مامانا
من برای بعد از زایمانم مامانم گفت که خونمون نمیاد و من برم خونشون جون اونجا راحت تره من با این که سختم بود ولی چون نیاز داشتم رفتم اونجا ٣ هفته اونجا بودم بارها بهم گفت خدارو شکر کن مامانه خوبی داری که کمکت کنه باز می‌گفت من این کار و در راه خدا کردم
اونجا هم که بودم کارای پسرمو شب و روز خودم میکردم ولی دخترم چون وابسته ی مامانمو کلا با مامانم بود
الان ١ ماهه اومدم خونه ی خودم یکبار نیومده به من سر بزنه بهش میگم بیا بیا میگه کار دارم می‌خوام نقاشی بکشم مدیتیشن کنم
من خیلی سختمه دخترم لجباز شده اذیت می‌کنه پسرمم که از اون ور رفلاکس و هزار بدبختی داره
بهش گفتم نمیای کمک من گفت مگه من بچه زاییدم خودت یاد بگیر زندگیتو بکنی
شوهرم که صبح تا شب سر کاره
از فشاره روانی و بیخوابی واقعا کم مونده دیوونه شم
نمی‌دونم چیکار کنم
یه حموم و به زور میرم
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان ♡کوچولو♡ مامان ♡کوچولو♡ ۴ سالگی
بچه ها لوبیا پلو با گوشت چجوری بزارم؟ میشه گوشتو بزارم بپزه بعد تو تابه با لوبیا و سیب زمین ریش کنم تفت بدم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۳ سالگی
دیگه خلاصه اینکه اون روزهای سخت و تلخ هم گذشت و خداروشکر بااون جیغ و گریه و عزاداری ها خدا خودش بچمو برام حفظ کرد من ۳۴ هفته بودم که یه روز بچه تکون نخورد از صبح .هرچی می‌خوردم تکون نمی‌خورد آخرش گفتم شاید گرسنمه شوهرم از بیرون غذا گرفت خوردم بازم تکون نخورد همون روزم قرار بود اسباب بازی های سیسمونی فقط مونده بود بریم بگیریم با بابام پیش دوستش .دیگه من رفتم زایشگاه دستگاه اینا گذاشتن و زنگ زدن دکتر گفتن حرکات بچه خوبه و اینا دکترم گفت سونو آب دور بچه بنویسین من رفتم سونو گفتن آب دور بچه ۳ سانته و توخشکی فک کنین آب دور بچه نرمالش ۱۶. ایناس ولی مال من ۳ سانت بود .همینطوری اشک میریختم به شوهرم گفتم باید اول بریم اسباب بازی های بچه مو بخرم بعد بریم بیمارستان دیگه هر طور بود رفتیم اسباب بازی هاشو انتخاب کردیم و اینا رفتم بیمارستان . بیمارستان گفت باید بستری بشی دیگه شوهرم رفت مادرشوهرم آورد مامانم ایناعم اومدن و من بستری شدم توی کرونا و توی ماه مهر و مشهد خیلی سرد بود