سلام دوستان واقعا بچه داری و مادر بودن سخته دلم آتیشه برای بچم .امروز دخترم درخونه بوده من رفتم بیرون این افتاده قفل در خورده به کمرش کنار ستون فقراتش سیاه شده بود از اون موقع هستش که دلم برای بچم میسوزه موندم چطوری دلمو آروم کم اینم بگم شوهرم تو خونه بوده و بچم راه می‌رفته که بعد افتاده یکسالشه .
بچه های شما هم همچین کارایی میکردن چطوری مواظبشون بودید

من بچم تازگی دستش به دستگیره در میرسه باز میکنه . در خونه رو قفل میکنم که اگر من تو آشپزخونه یا جایی بودم درو باز نکنه بره بیرون .
تمام شوینده هامو کابینت بالا گذاشتم که دست خودمم نمیرسه شوهرم باید بیاد برام بیاره پایین.

میز عسلی و میز تلویزیونمم جمع کردم گذاشتم گوشه خونه کلی وسیله روش گذاشتم تا نتونه بره روش که بازم گاهی میره روش میوفته زمین دورشو پتو میزارم.

آباژورمم گذاشتم پشت بخاری تا دستش نرسه بندازه رو خودش.

تو کابینت های پایینم سرویس لاکمو گذاشتم که اگر برداشت بازی کنه نشکنه سرش هم گرم بشه به همون لاک ها.

میز ناهار خوریمم جمع کردم چون ۳ ۴ بار سرش خورد به میز شوهرم میخواست بندازه آشغالی صندلی هارو برداشته بود دم در گذاشته بود انقد که عصبانی بود داداشم اومد برد خونه مامانم.

کلا الان خونم مثل مسجده فقط اسباب بازی های والا مقام وسط پهنه.

فدات عزیزم .
میترسم کمرش آسیب دیده باشه جلو قدو رشدشو بگیره

عزیزم بچن دیگه شیطونن کجکاون. تو که گناهی نکردی. بچگی ازین اتفافا زیاد میوفته که جدی نیست سریع خوب میشن. عوضش خداروشکر کن بخاطر اتفاقای کوچیک کوچیک . چون خدا مراقبشونه اتفاق بد براشون نیوفته

دقیقا منم همین حسو دارم پسرم یکسال و نیمشه گاهی وقتا ک نمیتونم باهاش بازی کنم یا نمیتونم باهاش خوش اخلاق باشم بخاطر بارداری احساس گناه میکنم
ولی از طرفیم همین ک نزاشتیم تک و تنها بزرگ یشن خودش لطف بزرگیه براشون ایشالله چند وقت دیگ ک با هم همبازی شدن اینا هم فراموش میشه

اشکال نداره عزیزم بچن دیگه خداروشکر اتفاق بدی واسش نیوفتاده و ب خیر گذشته تو خودتو سرزنش نکن تو مقصر نبودی ک عزیزم ب خودت حس گناه نده قطعا تو بهترین مامان دنیایی واسه بچه هات🥰

ببین بچه الان اوج شیطنت و راه رفتنشه، نمیتونی همه ش دنبال بچه باشی یا همه ش بهش بگی بشین دست به چیزی نزن...فقط وسایل خطرناکو از جلو دستش بردار