دیروز ساعت ۱۱واکسن لنارو زدم بغلش کردم وقتی ساکت شد گذاشتمش زمین راه بره حدودا یک ساعت چهال دقیقه پیاده روی کرد رسیدیم خونه مامانم اونجا بازی کرد ‌میوه خورد ساعت یک برق رفت دیکه خوابیذی تا دو اما از شدن گرما بیدار شد. یکم بغلش کرردیم. اما گفتیم شاید تب دارع. من شربت براش نیاورده بودم. خیلی کریه کرد پاش درد میکرد چون پاشو سفت میکرد موقع کریع اوردمش خونع ساعت سه اولین دوز داروشو دادم خابید بیدار شد. بازی کرد راه میرفت. غذاشو خورد دیکه ساعت ۹اینا یکم گریه کرد اروم اروم باراحتیاط قدم بر میداشت اما دوست نذاشت بیافته داخل جا دراز بکشه بشینع اروم راه میرفت دیکه شربت خورد دوبارع خابید ساعت سع دیدم تب داره اما خاب بودم. دلم نیومد بیدار کنم گریه کنم داخل خاب ب جا شربت شیاف براش گذاشتم دیکه خابدیم تا صبح ساعت ۸سربتشو دادم بلند شد گفت بریم مامی منظورش خونه مامانمه
گراشتم زمین راه بره قشنک مثل هرروز راه رفت بعد یه جا وایسا با پاهاش درجا میزد یعنی زود باش😆 یکم تب داشت ولی پاش نه جا واکسنش قرمز شد نه سفت شد نه متورم شد نرم نرم خداروشکر شد اذیت نشد. اونجوری ک ترسیده بودم عالی بود امیدوارم روبه بهبودی باشه امروزم میتونم ببرم حموم اب براش عالیه
مطمعنم اون راه رفتنه براش خیلی خوب بود. هرکی میترسه نترسه برای بجه من عالی بود. یکم کریه میکنه ک طبیعی قابل تحمل

تصویر
۱۳ پاسخ

خداروشکر منم فردا صبح برا اهورا میزنم

چه خوب ک انقد راحت گذشته. پسرمنم امروز وقت واکسنش بود نبردم قراربود شوهرم عمل کنه گفتم بزار اخرماه ببرم ک دهنم سرویس نشه دوتاشونو نگه دارم😂🥴
ولی عمل شوهرم افتادهفته بعد نمیدونم فرداپس فردا واکسنشو بزنم یانه. میترسم سخت باشه🫠🫠🫠

خداروشکر عزیزم

خداروشکر راحت بود

خداروشکر که راحت گذشته،انشاالله واسه ماهلینم راحت باشه دست تنهام از تب میترسم

خداروشکر 🧡🐣

ای جان خداروشكررر

اره ترس نداره من دوتا باهم زدم خوب بود

خداروشکر.دیدی ترس نداشت

چون بعد واکسن راه رفت خیلی سبک گذشته
هیراد منم نیم ساعت راه رفت ولی ی روز پاشو تکون نمی‌داد خیلی گرم بود ترسیدم بیرون راه بره

دقیقا منم ساعت یازده زدم تا پنج بعد ظهر با پسر خواهرم و دختر عمم بازی کرد و نخوابید بینش پروفن هم دادم خوابید بیدار شد یکم گریه کرد پسر خواهرم اومد باز افتاد به بازی با بچه ها تا ساعت یازده شب بهش پروفن دادم یکم بیحال بود دیگه خوابید تو خواب هم تب نکرد خداروشکر ولی استامینوفن دادم بهش صبح که بیدار شد هم خداروشکر دیگه خوب خوب بود مطمئنم بخاطر اینکه همش ورجه ورجه کرده خیلی اذیت نکرد حتما حتما کسایی که واکسن زدن نزارن که بچه ها بخوابن من بینش هم پاهاشو با روغن گرم چرب میکردم البته پسر من هنوز کامل راه نمیره بعضی موقع ها چهار دست و پا میره

عزیزم یعد چند روز باید ببریم حموم منم امروز زدم

جونم عزیزم. ان شاالله همیشه سلامت باشع. منم اخر ماه باید بزنم برا صدرا

سوال های مرتبط

مامان نورا خانم مامان نورا خانم ۱ سالگی
تجربه واکسن۱۸ماهگی
دیروز ساعت ۹:۳۰بود رفتم مرکز بهداشت و واکسن نورا رو زدم واکسن که زدم همونجا بهش استامینوفن دادم باهم پیاده رفتیم براش بستنی خریدم و آبنبات چوبی.نزدیک به چهل دقیقه پیاده روی کردیم باهم رفتیم خونه تا ساعت یک بازی کردی بعد نورا خواب رفت چهل دقیقه ای خواب بود وقتی بیدارشد شروع کرد گریه کردن تمیتونست راه بره خیلی گریه میکرد که من ترسیدم و اومدم پیام گذاشتم و سوال پرسیدم که تا کی این درد ادامه داره و.....
حدودا ساعاتای سه یا چهار بود دیدم یهو بلندشد راه افتاد اولش یکم گریه کرد اما راه افتاد و شروع کرد با بچه خواهر بازی کردن شب هم یه سر بردمش خانه بازی اونجا هم بازی کرد ساعتی نه ونیم شب یهو تبش رفت بالا که با شیاف کنترل کردن هر چهار ساعت یکبار پارکید دادمش فقط یبار بروفن و شیافش کردم امروز دیگه قشنگ داره بدی می‌کنه مثل روزای دیگه الان ۲۶ساعت از واکسنش گذشته و هیچ بهونه گیری یا دردی ندارن فقط یکم بدنش داغه ن خیلی زیاد
مامان پرنسس مامان پرنسس ۱ سالگی
سلاممممم
شبتون خوش
چ خبرااااا
من اومدم با تجربه ی واکسن 18ماهگی دخترم
که ازش ی غول ساخته بودم برای خودم..
اینقدر ک سر این واکسن استرس داشتم که نگم براتون...
ولی انگاری زیادی بزرگش کرده بودم برای خودم.
واکسن رو زدیم براش بعدش کلی راه رفتیم باهم..
براش جایزه بستنی خریدیم ک یکم آروم بشه..
بعد ک اومدیم خونه بدنش شروع ب داغ شدن کرد..
من قطره پاراکید دادم بهش ک متاسفانه رو دختر من جواب نداد.و نه تب رو کم کرد ن درد پاشو..
دخترم ۳ ساعت بعد واکسن نمی‌تونست راه بره..
مجبور شدم شیاف استامینوفن بذارم براش
انگار آب رو آتیش بود..
هم تب رو آورد پایین درجا..هم درد پاشو بهتر کرد و دخترم انگار جون گرفت..
کمپرس ام زیاد اجازه نداد براش بذارم..
کلی بهش هندونه و طالبی دادم ک شنیده بودم تب رو میاره پایین..
شب ک اثر شیاف رفته بود دوباره یکم بهونه گیری کرد و تب کرد که مجدد شیاف گذاشتم براش و آروم شد و خوابید..
ساعت ۴ صبح تایم داروش بود ک احساس کردم ی کوچولو داغه بیدارش کردم دارو دادم و دیگ شیطونی خانوم گل کرد نخوابید تا ۷صبح🫠
ظهرم ک بیدار شد نه خبری از تب بود ن پاش میلنگید..
یکم کمپرس گرم گذاشتم براش و دیگ قطره ندادم بهش
و سرحال تر از قبل بازی میکرد..
اینم از واکسن ۱۸ماهگی که کلی بزرگش کردیم برای خودمون
مامانایی ک مثه من استرس دارید
استرستون بیخودیه اونقدرام ک میگن سخت نیست..

و طبق تجربه خودم و چندتا از مامانای گهواره
برای واکسن ۱۸ماهگی بهتره از شیاف استفاده بشه تا بشه راحت تر کنترل کرد تب رو..
مامان فرشته کوچولوم مامان فرشته کوچولوم ۱ سالگی
سلام مامانای مهربون
بعداز۲۰ روزتاخیر بخاطر ترس و استرسی که از تجربه های گهواره گرفته بودم دلوزدم به دریا رفتم برای غول هجده ماهگی
صبح رفتیم واکسن رو که زدن فقط موقع زدن واکسن یکم گریه کرد زود هم آروم شد از بهداشت تاخونه ۵ دقیقه راه رفتیم بهش استا دادم دوسه لقمه صبحونه خورد بعدشم‌خوابید وقتی بیدارشد پاش دردمیکرد دستشو میزاشت روپاش و لنگ میزد.اشتهاش یکم کم شده بود ناهارخیلی کم خورد تااینجا تب نکرده بود بازم استا دادم بهش یکم بازی کرد ولی موقع راه رفتن نق میزد درد داشت دوباره خوابید وقتی بیدار شد تبش شروع شد پروفن دادم اماتاثیرنداشت دوباره استا دادم تبش پایین اومد اماهنوزم بیحال بود و نق میزد وپاش دردمیکرد اما جوری نبود که نتونه پاشوتکون بده یا دراز کش باشه چون توگهواره میگفتن که بچه هاشون نمیتونستن پاشونوتکون بدن من فک میکردم خیلی اذیت بشه اماقابل تحمل بود .شب که شد تبش دوباره بالا رفت بااستا هم پایین نیومد براش شیاف گذاشتم تا نزدیک صبح هم بالاسرش بودم و چک میکردم خداروشکر دیگه تب نکرد فقط معلوم بود که درد داره توخواب هم ناله میکرد
روزدوم صبح که بیدارشدیم سرحال تربود تب هم نداشت اما هنوز پاش دردمیکرد و موقع راه رفتن لنگ میزد نزدیک ظهراحساس کردم بدنش داره گرم میشه دوباره استا دادم و خداروشکر تب نکرد غروب هم دوباره بخاطر دردپاش استا دادم که نق زدنش کمترشدخداروشکر تب هم نکرد
روز سوم هم که امروزه خداروشکر سرحاله تب نداره اشتهاش تقریبا مثل قبله شاید درحد دوسه قاشق کمتر بخوره خوابش هم فعلا اوکیه مثل قبله فقط موقع نشستن و بلند شدن دستشو روپاش میزاره معلومه هنوز یکم درد داره
مامان نیکی مامان نیکی ۱ سالگی
واکسن ۱۸ ماهگیشم با ۱۹ روز تاخیر زده شد و این مرحله هم تیک خورد✔️
شنبه بردمش حدود ساعت ۹ و نیم واکسنا رو زدن، ولی چون شنیده بودم اگر بعد واکسن راه برن پادردشون کم میشه بعد از واکسن بردیمش پارک، کلی پیاده روی کرد ولی خونه که اومدیم بیقراریش شروع شد، پا درد داشت فقط میگفت بغل،
من و باباشم سعی کردیم دل به دلش ندیم زیاد... بمیرم بچم لنگ میزد ولی باهاش بازی میکردیم، پاشو میکشید گاهی رو زمین ولی راه رفت، حسابی راه رفت، دو سه ساعت بعد واکسن پا درد داشت و تمام....
اما تازه بعد از تموم شدن درد پاش تب اومد سراغش، شربت پاراکید که جواب نبود، شیاف گذاشتیم براش یکم بهتر شد و عصر با کالسکه بردیمش بیرون، ولی حدودای ساعت ۸ دیدم خیلی داغه، سر راه یه درمونگاه بردمش دما بدنشو چک کردن گفتن ۳۸ و نیمه... سریع اومدیم خونه دست به کار شدیم پاشویه تن شویه، شیاف دیگه جوابگو نبود، تبش به بالای ۳۹ درجه رسید، شربت پروفن دادم، بش، بچه از شدت تب خوابالود و بی رمق بود، بی اشتها هم بود حتی آب نمیخورد... تمام شب بالای سرش بودیم دوباره ساعت ۴ صبح تبش خیلی بالا رفت، باز نزدیک ۴۰ درجه شد دمای بدنش، دیگه حتی آب ولرم برای پاشویه لرز مینداخت تو تنش... خیلییییی ترسیده بودم، از طرفی هنوز تایم دوز بعدی پروفنشم نرسیده بود، با دعا و سلام و صلوات پاشویه کردیم ، تاااا، باز تایم شربتش رسید، پروفنو خورد تازه دما بدنش اومد رو ۳۸ و نیم و همون موند، تا فرداش دقیقا ساعت ۹ و خورده ای، یعنی تا وقتی ۲۴ ساعت از زمان واکسنش گذشت تبش قابل کنترل شد، دیگه با شیاف اوکی میشد ولی خنک و عادی نمیشد تنش، باز عصری تبش بالا رفت یه دور دوباره پروفن دادم، و تا همین دیروز تنش گرم بود... از شنبه تاااا سه شنبه!!!