سلام مامانای مهربون
بعداز۲۰ روزتاخیر بخاطر ترس و استرسی که از تجربه های گهواره گرفته بودم دلوزدم به دریا رفتم برای غول هجده ماهگی
صبح رفتیم واکسن رو که زدن فقط موقع زدن واکسن یکم گریه کرد زود هم آروم شد از بهداشت تاخونه ۵ دقیقه راه رفتیم بهش استا دادم دوسه لقمه صبحونه خورد بعدشم‌خوابید وقتی بیدارشد پاش دردمیکرد دستشو میزاشت روپاش و لنگ میزد.اشتهاش یکم کم شده بود ناهارخیلی کم خورد تااینجا تب نکرده بود بازم استا دادم بهش یکم بازی کرد ولی موقع راه رفتن نق میزد درد داشت دوباره خوابید وقتی بیدار شد تبش شروع شد پروفن دادم اماتاثیرنداشت دوباره استا دادم تبش پایین اومد اماهنوزم بیحال بود و نق میزد وپاش دردمیکرد اما جوری نبود که نتونه پاشوتکون بده یا دراز کش باشه چون توگهواره میگفتن که بچه هاشون نمیتونستن پاشونوتکون بدن من فک میکردم خیلی اذیت بشه اماقابل تحمل بود .شب که شد تبش دوباره بالا رفت بااستا هم پایین نیومد براش شیاف گذاشتم تا نزدیک صبح هم بالاسرش بودم و چک میکردم خداروشکر دیگه تب نکرد فقط معلوم بود که درد داره توخواب هم ناله میکرد
روزدوم صبح که بیدارشدیم سرحال تربود تب هم نداشت اما هنوز پاش دردمیکرد و موقع راه رفتن لنگ میزد نزدیک ظهراحساس کردم بدنش داره گرم میشه دوباره استا دادم و خداروشکر تب نکرد غروب هم دوباره بخاطر دردپاش استا دادم که نق زدنش کمترشدخداروشکر تب هم نکرد
روز سوم هم که امروزه خداروشکر سرحاله تب نداره اشتهاش تقریبا مثل قبله شاید درحد دوسه قاشق کمتر بخوره خوابش هم فعلا اوکیه مثل قبله فقط موقع نشستن و بلند شدن دستشو روپاش میزاره معلومه هنوز یکم درد داره

۴ پاسخ

روز سوم هم که امروزه خداروشکر سرحاله تب نداره اشتهاش تقریبا مثل قبله شاید درحد دوسه قاشق کمتر بخوره خوابش هم فعلا اوکیه مثل قبله فقط موقع نشستن و بلند شدن دستشو روپاش میزاره معلومه هنوز یکم درد داره
درکل خواستم بگم درسته که بدن با بدن فرق داره ممکنه واکسن برای هربچه علائم متفاوتی داشته باشه اما اصلا اونقدری که بعضی مادرهابزرگش میکنن نیست واقعا مثل واکسن های دیگه است فقط چون دیگه بچه راه افتاده و راه میره درد روبیشترمتوجه میشه همین
اصلانترسید فقط استا روسرموقع بدید تب روکنترل کنید و با بازی کردن بچه روسرگرم کنید ک دردش رویادش بره هرچقدر هم راه برن بهتره زودتردردشون کم میشه

مرسی ک از تجربت گذاشتی عزیزم

منم استرسشو دارم ولی از اونورم دارم روزشماری میکنم واس واکسنش چون میخام بعدش از شیر بگیرمش خیلی خیلی خیلییییی خستم از شیردهی برام یک کار طاقت فرسا شده

مرسی عزیزم از تجربه ای که داشتی و در اختیارمون گذاشتی😊

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگیم🍓 مامان توت فرنگیم🍓 ۱ سالگی
تجربه واکسن ۱۸ماهگی
آنقدر تعریفای بد از واکسن ۱۸ماهگی شنیده بودم از یکماه جلوتر غصه میخوردم چون دختر من حتی راه نمیره اخه شنیده بودم تو اون دوره ک واکسن زده راه بره خیلی خوبه براش. ..
واکسن دخترمو ک زدیم خیلییی گریه کرد ولی خب کلا تو بهداشت گریه کرد بعد با شیرین عسل سرشو گرم کردم آوردمش خونه هم استامینوفن ندادم ک سرحال باشه و چهاردست و پا بره خداروشکر انرژی خوبی داشت بازی کرد غذا هم یکم خورد خوابید بعد دوسه ساعت تو خواب نق میزد دیدم داره داغ میشه استامینوفن دادم خوابید بیدار ک شد عالی بود بازی می‌کرد و اذیت نمیکرد موقع خواب دیدم داغ شد بازم بهش اینا دادم تب نکنه و تا صب چک میکردم داغ نشه خداروشکر نمی‌شد و صبح یذره داغ شد بهش استا دادم
من معمولا تا داغ نشه بهش استامینوفن نمیدم چون بدنش عادت میکنه و بی حالش میکنه ولی چهار چشمی مراقبم ک تب نکنه
خلاصه الان دوروزه و واسه ما ک واکسن سنگینی نبود خداروشکر اصلا اذیت نشدیم
کلا دختر من سر واکسناش زیاد اذیت نمیشه تنها واکسنی ک اذیت کرد واکسن ۴ماهگی بود ک فقط درد داشت و تبشم قابل کنترل بود
مامان 🌙ماهلین مامان 🌙ماهلین ۱ سالگی
خداروشکر که کابوس واکسن 18 ماهگیم تموم شد😮‍💨
برا خودم غولی ساخته بودم از این واکسن و فکر میکردم چه قدر قراره دخترم اذیت بشه🥺 امااا خداروشکر که اینجور نبود و خیلی راحتتر از چیزی بود که فکرشو میکردم
تجربمو میگم شاااید به دردتون بخوره 😜
اول اینکه به محض اینکه واکسن زدن بهش استامینوفن دادم اینم بگم که موقع واکسن زدن خیلی گریه کرد وخیلی زود هم ساکت شد بعدشم برای اینکه سرگرم بشه با همسرم رفت پیاده روی و راه رفت بعدازظهرشم خودم بردمش بیرون و راه رفت شاید برا همین بود که پاش خیلی درد نگرفت هر چهارساعت هم دوبرابر وزنش بهش استامینوفن میدادم خداروشکرر که تب زیادیم نکرد در حد گرم شدن بدنش بود که با همون قطره کنترل میشد تو این مدت یکم پادرد داشت در حدی نبودکه نتونه راه بره و یکمم بی حال بود پروسه این تب و درد یک روز و نصفی توی کشید ☺️
(اینارو گفتم برای مامانایی که مثل من نگران این واکسنن نگران نباشین انشاالله که برای کوچولوی شماهم راحت میگذره😉)