واقعا کار شما سختتره همیشه گفتم
خدا قوت مامان جان
منم اول زایمانم بچم بیمارستان بستری شد اینقدر گریه کردم شیرم خشک شد ولی کلا میدونستم دارم چون از توی بارداریم سه ماهه بودم لباسم خیس میشد ولی بعد که دنیا اومد استپ کرد واسه همین توی همون بیمارستان شیردوش برقی از این قوی ها داشتن اینقدر وصل کردم به سینم که یکم راه افتاد با شیرافزا و هزارتا راه حل بالاخره اوکی شد نوک سینه هم از اول داشتم متاسفانه اینقدر پسرم با انگشتاش میکشه که اندازه توپ شده🤦
ولی بازم واقعا خدا میدونسته من تحمل اونهمه سختیه شیرخشک رو ندارم که بچم شیر خشکی نشد
منم یکی از سینه هام نوک نداشت هیجوری نمیشد بچه بخوره شب وروز باافسردگی بعدزایمان و حال خراب تلاش میکردم بگیره اتقد بیخوابی کشیدم و تلاش کردم تا خداکمکم کرد و شد اون سینه امم گرف
شماهم غصه نخور چ به بچه ات شیرخودتوبدی یاشیرخشک بازم هردو مادریم فرقی نداره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.