۴ پاسخ

نه منم دقیقا تو هرچیزی رفتم و کم نذاشتم
بیشتر از یه عروس در خدمتشون بودم
اما دیگه تصمیم گرفتم نباشم کم باشم در حد فقط عروس

من نه زنگ زدم نه رفتم عیادت.عمل سنگینم داشت.شهر دیگه بود.شوهرم رفت عیادت فقط.بره گم بشه

مادر شوهر منم یماه چشمشو عمل کرده نه زنگ زدم پرسیدم نه رفتم دو روز پیش گفتم با شوهرم بریم چون اونم نرفته زنگ زدیم گفتن خونه نیستیم بیاییم میزنگیم بیایین که زنگ نزدن دیروز هم باز گفتیم گفتن مهمونیم منم گفتم خوب شده دیگه نمیخاد عیادتش بریم نمیخاد مارو ببینه منم سر یه موضوعی دعوا کردیم

من همیشه میگذرم و خوبم باهاشون اما بعضی رفتارها دلمو میشکنه با این حال دیشب زنگ زدم ولی نرفتم

سوال های مرتبط

مامان دوتا فسقلی مامان دوتا فسقلی ۵ سالگی
میبینی از مساجد زنگ میزنن یا از یه جایی زنگ میزنن و نظرسنجی میکنن ما هم جواب میدم
الان یه خانومه زنگ زد گفت خانم فلانی گفتم بله گفت از فلان جا زنگ میزنم شما فرزند زیر شش سال دارین گفتم بله دوتا دیگه شروع کرد به سوال کردن منم قبل جواب دادن گفتم ببخشید شما از کجا زنگ میزنین آدرستون کجاست گفت از فلان جا و میخوایم خانوما رو شناسایی کنیم براتون کارگاه برگزار کنیم منم گفتم خب منکه نمیخوام شرکت کنم چرا اطلاعات بدم گفت دیگه من باید اطلاعات رو ثبت کنم منم گفتم خب نمیشه که من چرا اطلاعات بدم خلاصه اصرار کرد منم گفتم بپرس ولی اگر سوالتون رو نخوام جواب بدم نباید مشکلی داشته باشین گفت باشه اسم بچه ها رو با پدرشو رو گفتم دیگه اومد تاریخ تولد و کد ملی بگیره گفتم شرمنده من اینا رو نمیتونم بگم قصد شرکت هم ندارم فکر میکنم ادامه دانش الکی باشه خانمه هم گفت باشه خدافظ
شما میبودین اطلاعات میدادین؟؟؟؟منکه تصمیم گرفتم دیگه به هیچ کس اطلاعات ندم از کجا معلوم راست میگفته باشه
مامان باربد و هلن مامان باربد و هلن ۵ سالگی
سلام مامانا.
دخترم ۵ روز بعد تولدش به خاطر زردی بیمارستان بستری شد. پرستار که چشم بند رو براش انداخت تاکید کرد که اصلا موقع شیر دادن و ... از چشمش در نیارم. گفت ممکنه با در اوردن چشم بند دیگه بچه نذاره رو چشمش بمونه و بی قراری کنه. خلاصه ۲۴ ساعت کامل چشم رو چشمش بود، وقتی در اوردن روی بینیش زخم شده بود که دکتر گفت بتامتازون بزنید. زدم دو روز زخمش خوب شد و جاش تیره شده بود که به مرور تیرگی هم رفت. الان یه هاله ی برحسته رو بینیش مونده که اونم خیلی مشخص نیست و دقت کنیم مشخص میشه. ولی چیزی که به شدت اعصابم رو بهم ریخته و نمیتونم باهاش کنار بیام اینه که تو ۴ ماهگی متوجه شدم استخوان بینیش برجسته است. از روبرو مشخص نیشت ولی از نیمرخ قشنگ قوز داره. نمیدونم چرا قبل ۵ ماه متوجه نشده بودم. چتد تا دکتر گوش و خلق و جراح پلاستیک هم بردم. گفتن الان کاری نمیشه کرد. گفتن دلیلش ممکنه از همون فشار چشم بند بوده باشه یا ممکنه ژنتیکی و مادزادی باشه.
حالا سوالم اینه که مگه ممکنه از بدو تولد بینی بچه استخونش برحسته و قوز دار باشه؟ این مدت فقط دارم به بینی بچه ها دقت میکنم هیچ بچه ای رو اینطوری ندیدم.