۴ پاسخ

طبیعی زایمان کردی بعدش اذیت نیستی با بخیه؟

خداروشکر مبارک باشه برای منم دعا کن زودتر زایمان کنم خیلی اذیتم

مبارکه انشاالله خداحفظش کنه واستون

عزیزم خدا رو شکر مبارک باشه برای ماهم دعا کن که به خیر و خوبی زایمان کنم

سوال های مرتبط

مامان اسنا مامان اسنا ۲ ماهگی
پارت ۲

ععی میومدن معاینه میکردن میگفتن رحمت آماده نیس و رفتند سه چهار ساعت من درد میکشیدم ولی نمیومدن معاینه کنن ععی دردام شدید تر میشد یهو جیغ کشیدم گفتم یکی ب دادم برسه چون یک چیز دایره شکل از رحم اومد بیرون منم فک کردم بچس و زدم زیر گریه فک کردم سر بچه اومده بیرون و بچه خفه شده یک پرستار اومد نگاه کرد و با صدا بلند گفت کیسه آبش اومده بیرون ولی دکتر نیومد خودش کیسه آب رو ترکوند در اون لحظه دردم ی خورده کم شد ی احساس خنکی بهم دس داد ولی دوباره دردام شدید و شدید تر شد دکتر اومد گفت چرا کیسه ابشو ترکوندی هنوز وقت زایمان نیس موقعی ک کیسه آب رو ترکوند بچه بریچ شد و دکتر کلی با پرستار دعوا کرد دکتر با دس کرد رحمم و سر بچه رو چرخوند و گفت باید رحمشو اما اماده کنیم برا زایمان و و دو تایی دس کردن رحم وععی می‌کشیدن و در اون لحظه احساس پارگی کردم ولی درد زیاد نداشت چون وقتی دس می‌کرد تو رحم انگار ن انگار ک درد دارم کاملا بی درد میشدم ععی دکتر میگفت زور بزن دستمو بازار بیرون کن ولی هرچی زور میزدم تاثیر نداشت چون نای زور زدن دیگ نداشتم کلا بیشتر بجای درد صداهاشون رو میشنیدم انگاری اون دنیا بودم بدنم سست شده بود گلوم خشک شده بود بس درد کشیدم و زور زدم یهو دکتر گفت ک بچه موقعی ک چرخوندن پشت پرینه گیر کرده و دیگ زور نزن باید پرینه رو برش بزنم و برش زدن گفت چن تا زور بزن تا بچه بیاد بیرون زور زدم ولی بی فایده بود دکتر ب
مامان فندق.کوچولو مامان فندق.کوچولو ۳ ماهگی
#زایمان طبیعی ۳
از ۴ سانت به بعد ماما همراهم بهم گفت سجده برو و چون دیگه دردام خیلی شده بود برام گاز انتونکس آوردن... البته گاز تاثیری روی دردای من نداشت اما توی باز شدن رحمم خیلی تاثیر داشت که دوساعت بعد حس دسشویی شدید داشتم دوبار رفتم اما هیچی نیومد ... به ماما که گفتم گفت سر بچه است و دوباره معاینه شدم
... تا دکتر و آمد ومعاینه کرد بهم گفتن از الان باید فقط زور بزنی ، فرض کن توی مهمونی  و یبوست شدی میخوای هم زور بزنی و هم صدات نمیخوای بقیه بشنون ...پروسه سختی بود اولش درست زور نمیزدم... بعد فهمیدم باید وقتی درد برگشت زور بزنم ... سرش از همه سخت تر بود تا در اومد یعنی دوتا ماما افتاده بودن رو شکمم و پزشک از پایین تشویق می‌کرد و هی میگفت زور بزن داره خوب میاد بیرون ... بعد از سرش با دوتا زور سرشون های بچه هم اومد بیرون از بعدش یه زور کم میخواست و دکتر هم کامل بچه کشید بیرون و گذاشتنش روی سینه ام( بعدش فهمیدم برای اینکه عصب دست بچه آسیب نبینه تا سر شونه بچه بیاد بیرون باید مادر زور بزنه) ...و در همین حین بند نافشو بریدن
مامان مبین مامان مبین ۳ ماهگی
پارت ۴

بعدبرگشتم توتختم ساعت ۱۰بود که اومدن توسرم امپول فشارزدن من کم کم دردم میگرفت ول میکرد باتنفس عمیق درداروردمیکردم تاساعت ۱۲دیگه نتونستم تحمل کنم دادمیکشیدم بهشون گفتم خیس شدم اومدن معاینه کردن گفتن ۴سانتی وکیسه آبت پاره شد دیگه ولم کردن رفتن بیرون ومن یه بارتنفس عمیق میکردم یه بارهم دادمیکشیدم تااینکه دیگه صداشون کردم اومدن معاینه کردن ۶سانت بودم گفتن بلندشو رواون تخت درازبکش رفتم دراز کشیدم هی میومدن معاینه میکردن گفتن ۷سانت من هی بهم فشارمیومد زورمیزدم مامای بخش روسرم دادمیزد زوررررنزن حرکت نکن جیغ نکش وهی روسرم دادمیکشید بعد پرستارگفت روپهلو بخواب روکمرت نخواب تابهت فشارنیاد بعدماما که اومد میخواست معاینه کنه گفت روکمرت دراز بکش اون لحظه من انقباض شدید داشتم نفس نمیتونستم بکشم بهش گفتم نمیتونم حرکت کنم اونم دادزد یعنی چی نمیتونم حرکت کنم این مسخره بازیا دیگه چیه بزور روکمرم خوابیدم معاینه کردگفت ۹سانتی خواستم زور بزنم بازم دادکشید زور نزن ۱۰سانت شدم بازم این راضی نمیشد زور بزنم بعد پرستاراومد بهش گفت این که فوله دیگه بزارزور بزنه بچه بیاد بچه هم کاملا تولگنه وسرش معلومه دیگه هی گفتن زوربزن منم زور میزدم وهی این مامای عوضی روسرم دادمیکشید ومسخره میکرد وادامو درمیورد