۹ پاسخ

حتما شیاف یا پروفن بهش بده ک دردش آروم بشه الان خیلی درد داره هم اینکه تبش بالانره آخرشب در کل مسکن قوی بده

اصلا نترس برای پسر من سبک بود

ایشالا که راحت بگذره

خونه بازی ساعتی چند میدید

نگران نباش خیلی راحته❤️

تجربه گذاشتم بخون الان

توفکر نباش همین که بازی کرده وراه رفته روش کمتر اذیت میشه ولی هر چهار ساعت بهش استا بده گلم بجای پاراکید بدی قطره استامینیفون حکیم بگیر لثرش بهتر وبیشتر وسریعتره

ب سلامتی عزیزم اینم‌مث باقی واکسنا اصن استرس و ترس نداره ک اینجا خیلی بزرگش میکنن و‌میترسونن‌اگ‌بچه ای باقی واکسناش سخت‌بود اینم اونه‌اگ راحت‌بود‌اینم‌راحته

انشالله ک راحت میگذره

سوال های مرتبط

مامان اِلای مامان اِلای ۱ سالگی
بالاخره ماهم واکسن ۱۸ ماهگی رو زدیم

تجربه خودمم از واکسن میگم بهتون شاید به دردتون خورد

صبح ساعت ۱۰ صبحونه دخترمو دادم ۱۰.۳۰ هم بهش شربت پاراکید میدادم که نمیخورد و بزور دادم
۱۱ رفتیم بهداشت ۱۲ نوبت واکسنش شد
بعدش از ساعت ۱۲ تا ۳ بکوب باهم پیاده روی کردیم و بردم براش شیرموز گرفتم که بزور خوردش
اومدیم خونه یکم استراحت کردیم بجا شربت قطره دادم و دوباره بازی کردیم نذاشتم بخوابه
عصر بردمش خانه بازی بعدش شام خوردیم و تبشو کنترل کردم شبم بردمش پارک تو فضای باز بازی کرد
شب تبش تا ۳۹.۵ بالا رفته بود خداروشکر با قطره کنترل شد
فردا صب پاش اذیت میکرد و بزور زمین میذاشت ولی دوباره بردم یه خانه بازی دیگه کلی با بچه ها بازی کرد قطرشو سرتایم ۶ ساعت دادم و تا شب تب داشت ولی از روز بعدش خداروشکر خوب بود حالش

فقط اینکه مایعات مخصوصا اب خیلی به بچه ها بدید تا ادرارش بیشتر دفع شه و تبش بیاد پایین و کلی پاشو حرکت بده و بازی کنه اینجوری راحت میگذره😍
مامان آراد🌨️🪐 مامان آراد🌨️🪐 ۱ سالگی
اومدم تجربم‌از واکسن ۱۸ماهگی رو بگم🫠
توروخدا ازش غول نسازین واسه خودتون بچه با بچه فرق داره

شب با کلی استرسو فکرو خیال خابیدم
فردا صب بیدار شدم صبحونه اتمیل درست کردم خورد شربت پاراکید داد
بردمش مرکز بهداشت به همراه شوهرم
بماند که تو راه هی میگفت میرم پارک 🥲💔
ساعت ۹ بود رسیدیم دیدیم برق نیست
گفتن منتظر بمونیم باید برق بیاد که تو سیستم ثبت بشه
تا ۱۰:۳۰همونجا داشتیم میپختیم
اول قدو وزنشو گرفتن
قد:۸۲
وزن۱۰/۵بود
بعد رفتیم سراغ غوله🤒
بچم غش کرددد
من یه موزم همراهم بردم که یه وقت ضعف نکنه
شوهرم مارو گذاشت خونه بازی خودشم رفت پی کارش
یه ساعت تمام بازی کرد اومدیم خونه
یکم بازی کرد ناهارشو خورد خابید
عصری متوجه شدم که مهمون میاد اولش عصبی شدم چون واقعا میترسیدم آراد اذیتم کنه
ولی خداروشکر با وجودشون که تا فردا عصرش بودن آراد زیاد دردو احساس نکرد
یه پسر ۷ساله همراهشون بود که با اون مشغول شد
روز اول کمپرس آب یخ گذاشتم فرداش گرم گریه کرد نق زد که اینم طبیعیه بالاخره درد دارن
خداروشکر اونجوری که فکر میکردم سخت نبودددد اصلاا 🤭🤭
جوری که الان میگم خداروشکر که زدم چون یه چن مدت تصمیم گرفتم نبرمش
آراد سر واکسنای دیگشم همین بوددد