چطور دلتون میاد اینجوری بگین راجب بچه داری ؟ ابن خستگی ها همه عشق میشه برمیگرده بهتون. من شبا از خستگی دیگه نا ندارم ولی اصلا حاضر نیستم ی کلمه راجب بچه داری بد بگم و نق بزنم . بچه ها فرشته ان🫠🩷
منم همین طور بچه و زن باردار میبینم اعصابم خورد میشه بسکه حاملگی بد داشتم بچمم که اینقدر اذیت کرد و اذیت میکنه
خستگی
من یه دقیقه از بچه متنفرم دقیقه بعد عاشقشونم
نسبت به ماهانم همینه
به نظرم یکم خسته ایم
خب عزیزم معلومه که حست با قبل متفاوت میشه چون قبلا در حدی یکی دوساعت پیش بچه های دیگه بودی و هر از گاهیی کاراشونو میکردی ولی بیشتر کاراش با مادرشون بوده ولی الان خودت داری از صبح تا شب با یه بچه زندگی میکنی و ازش مراقبت میکنی
من که آنقدر دلم برای شوهرم میسوزه
چون لجمو فقط سر او خالی میکنم
حال روحیم داغونه ازبچه داری خستم
کی بزرگ شن راحت شیم من که حس میکنم افسردگی گرفتم
من سر بارداری و بچداری داغون شدم دیگ انرزی برا بازی و ... ندارم صب تا شب عین مرده متحرکم
من الان فهمیدم زندگی بابچه مکافاته انگارزندگی نیس
نه من که اینجوری نیستم ولی طبیعی هستش وجدانن بچه داری خیلی سخته اون موقع بچه نداشتی ذوق میکردی ده دقیقه نگه میداشتی تو شرایط نبودی ولی حالا چون بچه داری با جون و دل شرایط رو درک کردی سخته بچه داری
چقدر منیییییی من میگم بس بچهای ابجیم محبت کردم انرزی برا بچه خودم دیگ نداشتم با اونا بازی میکردم ولی الان از بتزی با بچم خستم روحم خستم دیگ برا بچه خودم ذوقی نموند
من از اولم از بچه متنفر بودم
من از اول حسی نسبت ب بچه های دیگه نداشتم....ولی الان برای بچه های خودم کلی عشقولانه در میکنم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.