برگشتیم زنجان با کلی نگرانی، اصلا دوست نداشتم اون تجربه تلخ رو دوباره حس کنم😢
با کلی دندون روی جیگر گذاشتن و صبر و تحمل ۷ خرداد ماه نوبت سونو گرفتم
آخ که چقدر استرس داشتم
همسرم برد دم سونوگرافی رسوند ولی داخل نیومد گفت کار دارم، خیلی از این کارش تعجب کردم و راستش ناراحت شدم تودلم گفتم چقدر بی‌ذوقِ
بعد کلی انتظار تومطب بلخره نوبتم شد، صدای تالاپ تولوپ قلبمو میشنیدم
خدارو صدهزار مرتبه شکر قلب پاک و کوچیکش تشکیل شده بود و صداشم شنیدم 🥲🥺 انقد مضطرب و منگ بودم یادم رفت از مانیتور دکتر فیلمی عکسی بگیرم
خلاصه با حال خوب از مطب اومدم بیرون(ان‌شاءالله قسمت همه چشم انتظارا🤲)
سوار ماشین که شدم و گفتم قلبش تشکیل شده چشای محمد پر شد ، خدارو شکر کرد و گفت انقد نگران بودم نیومدم که استرسمو بهت منتقل نکنم

خدارو شکر گلم ان شاءالله که نی نی ناز تپلی سالم به دنیا میاری

الهی شکر به سلامت بغلش بگیری

وای خداروشکر. بهترین لحظه ست اون لحظه ❤

ای جانم خداحفظش کنه واستون

عزیزم سونو انتی رو بفرست انشالله به سلامت بغل بگیریش دختره?

الان ۱۸ هفته این یا ۸ هفته

عزیزم خداروشکر 😘😘 خدا واست نگهش داره الهییییی

الاهی عزیز دلم خداروشکر عزیزم بسلامتی بغلش بگیری کوچولوتو

وایی خداروشکر عزیزم