حرف دل منو زدی،منم بخاطر سقطای پشت هم ایندفه نه حسی داشتم نه دعایی میکردم بی حس بی حس بودم انتی رفتم گفتن سالمه دوباره استرس انومالی رو داشتم جوری که رفتم انومالی گفتم فقط بهم بگید قلبش میزنه یا نه همینجور استرس ناراحتی همیشه خواب سقط میدیدم اما از وقتی رسیدم ۲۲ هفته و لگدشو حس کردم حالم خوب شد انرژی گرفتم وجودشو حس کردم اگه تکونش کم بشه که دق میکنم نگران نباش همه اینا میگذره من که واقعا برام زود گذشت
قرص خوردی برا بار داری
منمبا اینکه بچه سوم همش فکر میکنم اتفاقی براش افتاده
عزیزم منم همینم فکر میکنم اکثر خانم ها این دوره رو میگذرونن
شاید باورت نشه من اول که فهمیدم باردارم فقط دعا میکردم سالم باشه و قلبش خوب بزنه
بعد گفتم انتی خوب باشه
انتی تموم شد گفتم غربالگری ها خوب باشن
الان تنها دغدغه ام انومالی،که همچی به خیر بگذره
هیچ لذتی نمیبرم قبول میکنی؟همش میگم خدا کنه حالشون خوب باش
خدا کنه سالم باشن
روزایی که درد دارم نگرانم درد ندارم نگرانم
فقط یه سمت درد دارم نگران اون یکی هستم
اینارو گفتم بدونی همه ما همینیم
اشکال نداره منم حال چیزی رو ندارم
تا حالا عکس نگرفتم
جشن تعیین جنسیت هم نگرفتم
چه اشکال داره
هر کی یه جوره
مگه باید همه مثل هم رفتار کنن
عذاب وجدان نداشته باش
خودتو با بقیه مقایسه نکن
میتونی کتاب رو جایگزین گوشی کنی
و مهمونی بری و پیش بقیه باشی که فکر و خیال نکنی
گلم هممون همینیم من تا انتی کلا استرس بودم اصلا لذت نبردم تازه تازه یکم به خودم اومدم که جنسیت فهمیدم یه کیک بخرم عکس بندازم
همه این حسایی ک گفتی منم دارم یعنی فکرکنم هرخانم بارداری همین حسو داره فکرنکن فقط تو تنهایی. ولی باید واقعا ازاین لحظاتمون خوب استفاده کنیم🫰
نگران نباش این حس و حال اوایل بارداری عادیه
هرچی بگذره حضورشو بهتر درک میکنی مشتاقتری براش و ذوقشو بیشتر داری براش وقت میزاری و لذتشو میبری
خصوصا بعد فهمیدن جنسیتش مهرش بیشتر ب دلت میوفته
چن ماهته؟
چه قشنگ😍
عزیزم بخاطر بهم ریزی هورمونه منم خیلی اینجوری میشم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.