۱۲ پاسخ

ببین عزیزم ازمن ب تو نصیحت اگرم خودت اصلا دوست نداری اول ک سعی کن خودتم اشتیاق داشته باشی واگر با دکتر هم حل نشد بخاطر شوهرتم ک شده درخواست رابطه داشته باش حتی اگ نخوای خودتم ارضا بشی اما برای همسرت ک نیازش برآورده بشه انجام بده اما خودت نخواستی ارضا نشو وهروقت همسرت ازت خواست وظیفته براش انجام بدی حتی اگ خودت مشتاق نبودی من یکی مث تو بود رفت پیش مشاور زنان اینو بهش گفته بود زندگیتم خدای نکرده ب خطرنمیفته

ما ایرانیا کلا اگه بدنمون درد بگیره بدو بدو میریم دکتر. هر دکتری میریم جز روان شناس و سکس تراپ. الکی مقاومت میکنیم.
عزیزم اینجا کسی نمیتونه مشکل ایجوری رو براتون حل کنه. برید پیش متخصصش

دقیقامنم همین شدم خیلی سخت خیلی

فقط باید بری پیش دکتر الو ارولوژی

چند سالته ؟؟؟؟
منم دقیقا همینم
من ک شوهرم کلا زده شده ازم
رابطه بینمون خیلی بد شده
😔

منم دقیقا همینجورم

برو دکتر تا زندگیت خراب نشده خدای نکرده

دقیقا منم مثل خودت بودم با گذر زمان کلی عذاب درست شدم اما خیلی برای گذشته خودمو سرزنش کردم پشیمون شدم چرا اونجوری بودم چرا پی درمانش نرفتم
حتما برو دکتر

من آفرودیت خوردم.
دامینست خوردم.
خوب بودن.
ولی قطره اسپانیش فلای معرکهههه اس

من قرص آفرودیت خریدم و باز ۷۰ درصد بهترم

برو دکتر زنان عزیزم قرص میده خوب میشی

عزیزم کاش بری پیش دکتر چیزی

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
من دیگه رد دادم
دیشب اینقدر گریه کردم اینقدر گریه کردم که حد نداره
نمیدونم به کدامین گناه پسرم اینقدر اذیتم میکنه
میگن برای بچه وقت بذار والا من روزی یک تا چهارساعت براش وقت میذارم روز به روز بدتر میشه
جونمو به لب رسونده
کاش خودکشی گناه نبود خودمو از دستش خلاص میکردم
انگار روانی بچه
میگه تشنمه آب بده آب بش میدم نمیخوره جلو روم خالیش میکنه تو سینک
میگه سیب میخوام براش درست میکنم تو بشقاب میذارم نمیخوره نگام میکنه میریزه تو سطل بعد میگه ببین خوردم .گوشی دستم میگیرم میگه ببین گوشی بذار کنار تا برم وگرنه اذیتت میکنم واقعا هم اذیت میکنه
رد دادم رد دیگه از دستش عصبی شدم واقعا این بچه بیماره مشکل داره
یا من مشکل دارم باید برم بستری بشم
خونه به این بزرگی میاد رو کمر من ماشین بازی اگر تی وی نگاه کنم میپره روم میگه نگاه نکن
براش هر شب کتاب داستان میخونم هر روز باش بازی میکنم قایم موشک سایه بازی بازی فکری نقاشی بدو بدو رقصیدن دوچرخه سواری گاهی پارک بی نتیجه اس بگید چه خاکی از دستش تو سر بریزم دیگه خیلی پرخاشگر شدم از دستش عصبی شدم
مامان محمد حسام مامان محمد حسام ۴ سالگی
خانما میخوام درد و دل کنم من و شوهرم 7 ماه صحبت کردیم زیر نظر خانواده ها و ازدواج کردیم از اول ازدواجمون شوهرم قصد داشت منو تغییر بده و به قول خودش شبیه خودش کنه و از این طریق افسار زندگیش رو دستش بگیره من وابسته خانواده ام هستم مخصوصا مادرم اون هم میدونست و با خانواده ام در افتاد و یکی یکی پاشون رو از خونه ام برید تا به قول خودش من مستقل بشم تو این گیر و دار من باردار شدم در حالی که با کل خونواده ام قهر بود تو دوران بارداری خیلی اذیتم کرد و من از ماه هشت بارداری افسردگی گرفتم تا سه ماه پس از زایمان حالم بد بود ولی تو اون روزا تنها دل خوشیم و دلیل زندگیم پسرم بود الان هم جونم به جونش بسته است نمی تونم یه لحظه دوریش رو تحمل کنم پسرم هر چی بخواد بخره به من میگه چون باباش براش نمیخره حتی لباساش رو مامانم اینا می‌خرن دکترش رو خودم میبرم خلاصه که باباش هیچ احساس مسئولیت نداره ولی پسرم باباش رو بیشتر از من دوست داره به من میگه من تو رو دوست ندارم بابام رو دوست دارم خیلی دلم گرفته
مامان شکوفه گیلاس 🍒 مامان شکوفه گیلاس 🍒 ۴ سالگی