سلام مامانا یه هفته میشه فردا ،که من پسرم از شیر خودم گرفتم،پریود شدم دیروز خونم قرمزه روشن بدنم سبک شده تازه دارم جون میگیرم مثل قبل زایمانم یا شایدم قبل بارداریم ،پوست استخون بودم بچم هم فقط شب و روز به سینم بود الان خداروشکر هرچی بدم غذا کم ولی میخوره ،شیر دادنم جوری شده بود که زده بود به دندونام ،عصبی بودم همش سر بچم داد میزدم و بی حوصله و بی انرژی بودم ولی الان خیلی حالم خوبه خداروشکر ،همش به بچه میرسم میبرمش بیرون پارک و بازی ،عذاب وجدان دارم کمی بخاطر زود تر از شبر گرفتم ولی خیلیا شیر خشکی بودن تا الان دادن به بچه هاشون و قطع کردن به قران اگه پسرم شیر خشکی بود این ظلم نمیکردم در حقش تا دوسالگی میدادم از اول نگرفت شیشه رو ،من بخاطر جفتمون اینکارو کردم چون پسرم به یه مادر پر انرژی و سرحال نیاز داره تا یه مادر بیحال و عصبی 🤍

نه باباکافیه خوبم بهش شیردادی،بخداشیرخودشاآدم بده به بچه خیلی سخته،غذاخورمیشه

منم خیلی دوست دارم بگیرمش
همش بهم اویزونه
خودم لاغر شدم هیچ لباسی اندازم نیست
داغون شدما
ولی عذاب وجدانش نمیزاره
با خودم میگم تا آخر شهریور بخوره بعد بگیرمش عوضش شیر پاستوریزه یا محلی بهش میدم جبران بشه براش

بهترین کارو در حق خودت و فرزندت کردی

چجوری شروع کردی ب منم میگی میخام بگیرم از شیر

میشه بگی چجور گرفتی عزیزم

خداقوت عزیزم
دختر منم شدیدا وابسته سینمه،چندوقته قصد کردم از شیر بگیرمش ولی نمیدونم ار کجا شروع کنم و شبهارو چجور بخوابونم

فقط این بهونه گیری هاش تو شب کی تموم میشه ؟ شب یکم بیقراری میکنه نمیدونم براشیره یا بخاطر واکسن