اعتقاد به چشم زخم دارین
من ی خانمی باهاش بیمارستان آشنا شدم تو ی روز بچه هامون دنیا اومده بود بعد اون بچش از روز اول کم خون بود و بهش خون وصل میکردن یادمه بچش 3109 گرم بود شاهان ما چون نارس بود 2 کیلو بود بعد این بنده خدا اومد خونمون. من بچشو دیدم شمه شدم تو 11 ماهگی 6800 کیلو گرم بود بعد هی می‌پرسید وزن بچت چنده و شیرخشک هر چن ساعت چن تا میدی همونجا ک تو خونم بود شاهان خربزه پرید تو گلوش نزدیک بود خفه شه بعد که رفت به مدت سه شب بچم تب کرد اسهال و استفراغ شدید هم گرفته میتونم بگم بچم نصف شده صورتش زرد بدنش دیگه پف نیست کم کم 2 کیلو کم کرده 😭😭😭😭😭ای خدااااااا ااا چیکاز کنم دیگه اصلا خوب نمیشه صذبارم دکتر بردم فقط ساعت 10:30 بهش شیر دادم خورد بالا نیاوورد رفتم حموم مادرشوهرم خونه بهش نمیدونم چی داده بود ک باز شیرشو بالا آورده بخدا خسته شدم از ساعت 1 دیشب بچم نتونسته شیر بخور تا الان من دیگه بریدم🥺😭😭😭

۸ پاسخ

آره که واقعیه.من اولها اعتقاد نداشتم ولی الان هروقت بچه ام رو میبرم خونه اقوام شوهرم اینجوری میشه اونم بخاطر اینه که بچه کوچیک ندارن و بچه هاشون با سن بالا نمیخوان ازدواج کنن ولی شوهرم با من ازدواج کرد و بچه داریم.

آجی براش تخم بشکن تاب بده دور سرش بزار تو بشقاب اسم هارا بگو دستا فشار بده میشکنه

اسفند دود کن صدقه بذار واقعا چشم زخم وجودداره و خیلی بده 🥺

عزیزم هر چی به چشم زخم فکر کنی بیشتر برات اتفاق میفته حتما داره دندون در میاره یا مرضی گوارش گرفته اینطوری شده ببین به هر چی زیاد فکر کنی سرت میاد یکم آرامش داشته باش آروم آروم پسرت حالش خوب میشه توکل بخدا کن صدقه بده براش قرآن بخون از انرژی منفی دور سو اسپند و نمک دود کن دارچین بسوزون براش رو تو تخم مرغ کلمات جاعت جیعت فجیعت انفجعت انفجلقت فجعجعت بنویس بعد دور سرش بچرخون و بعد از وسط پاش تخم مرغ رو رد کن و بگو بسم الله و بالله و علی اسم الله و اسم العین تا چشم نظر ازش رد بشه با مداد بنویس و با مداد دایره سیاه بزن اسم این خانم و اسم کسایی که فکر میکنی چشمش کردن هم بزن رو تخم مرغ و بعد پرت کن بیرون خیلی خوبه تو مفاتیح اومده انشالله زود خوب میشه

آره چشم زخم واقعیت داره واسش قران بخون آیت الکرسی بخون من دخترم هر وقت میترسم چشم بخوره آیت الکرسی میخونم یه دعا از حضرت محمد ص هم هست اونم میخونم خیلی خوبه

براش اسفند دود کن حتما ب عنوان صدقه ی چیزی بده بیرون ب نیازمند

چه جوری با اون خانم اشنا شدی ک اومد خونت

براش ضمه بزن و تخم مرغ بشکون

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۱ ماهگی
دیشب خدا بهم رحم کرد🥲 دیروز بچم رو بردم بیرون اومدیم خونه بچم آروم بود یهو بچم خوابید تو خواب همش گریه میکرد همش با خودم میگفتم برم اسفند دود کنم برای بچم چیزیش نشه وقتی از خواب بیدارش شد همش گریه می‌کرد گریه بند نمیشد خواهر شوهرم اومد سرگرمش کرد آروم شد خواهر شوهر هم بهم گفت براش اسفند دود کن گفتم بهش غذا میدم بعد به بچم غذا دادم سپردمش دست باباش رفتم براش زغال بزارم تا اومد انگار یه چیزی خورده بود تو گلوش گیر کرده بود چ‌وضعی بود😑شوهرم که فکر میکرد نون خورده تو گلوش گیر کرده بهم میگفت بهش آب بده تا بره پایین 🤦🏻‍♀️ولی من اینکارو نکردم پشتش زدم تا یه یکم بالا اومدیکم خون هم اومد بردم بیرون زدم پیشتش تمام غذایی که خورد بود رو بالا آورد با کمی خون دیدم یه تکه پوست تخمه هم بیرون اومد😑😑گلوش رو بریده بود تا اومد بیرون 🥲🤦🏻‍♀️ از یه طرف هم مادرشوهر تا دید اومد شروع کرد به فوش دادن من عصبی بود 😅😐همش اسم‌مردن میورد 😑😒 بچت میمورد بچت فلان میشد