۹ پاسخ

برای دختر من ک ب شدت داره سخت میگذره واقعا هم سنگینه

مث بچه من

خداروشکر راحت بوده واسش من هنوز نبردم بزنم اخه برقا زیاد قطع میشه میترسم توگرما تب کنه منتظرم یکم خنک بشه هوا حداقل

خدا را شکر ولی من دخترم سه روز پدرمو دراورد اینقدر تب داشت سه روزم کولن نتونست راه بره

خیلیا گفتن سنگینه من میترسم هنوز نبردم دوقلوها رو🥺🥺

دختر منم امروز زده ، افتضاااااااااااااااحه ، فقط باهاش اشک ریختم تا الان یکم خوابیده

قطره بهش میدید یا شربت استا؟؟

نصف شبم بیدارش میکردی برا قطره
چون یه نوبت میافته برا نصف شب من میگم چطور بیدارش کنم 😭
یا همون شب که میخابه شیاف بزارم بهترنیس

خداروشکر برای دخترمنم سبک بود اذیت نشدم اابته بچه بابچه بدن هافرق میکنه

سوال های مرتبط

مامان پرنسس مامان پرنسس ۱ سالگی
سلاممممم
شبتون خوش
چ خبرااااا
من اومدم با تجربه ی واکسن 18ماهگی دخترم
که ازش ی غول ساخته بودم برای خودم..
اینقدر ک سر این واکسن استرس داشتم که نگم براتون...
ولی انگاری زیادی بزرگش کرده بودم برای خودم.
واکسن رو زدیم براش بعدش کلی راه رفتیم باهم..
براش جایزه بستنی خریدیم ک یکم آروم بشه..
بعد ک اومدیم خونه بدنش شروع ب داغ شدن کرد..
من قطره پاراکید دادم بهش ک متاسفانه رو دختر من جواب نداد.و نه تب رو کم کرد ن درد پاشو..
دخترم ۳ ساعت بعد واکسن نمی‌تونست راه بره..
مجبور شدم شیاف استامینوفن بذارم براش
انگار آب رو آتیش بود..
هم تب رو آورد پایین درجا..هم درد پاشو بهتر کرد و دخترم انگار جون گرفت..
کمپرس ام زیاد اجازه نداد براش بذارم..
کلی بهش هندونه و طالبی دادم ک شنیده بودم تب رو میاره پایین..
شب ک اثر شیاف رفته بود دوباره یکم بهونه گیری کرد و تب کرد که مجدد شیاف گذاشتم براش و آروم شد و خوابید..
ساعت ۴ صبح تایم داروش بود ک احساس کردم ی کوچولو داغه بیدارش کردم دارو دادم و دیگ شیطونی خانوم گل کرد نخوابید تا ۷صبح🫠
ظهرم ک بیدار شد نه خبری از تب بود ن پاش میلنگید..
یکم کمپرس گرم گذاشتم براش و دیگ قطره ندادم بهش
و سرحال تر از قبل بازی میکرد..
اینم از واکسن ۱۸ماهگی که کلی بزرگش کردیم برای خودمون
مامانایی ک مثه من استرس دارید
استرستون بیخودیه اونقدرام ک میگن سخت نیست..

و طبق تجربه خودم و چندتا از مامانای گهواره
برای واکسن ۱۸ماهگی بهتره از شیاف استفاده بشه تا بشه راحت تر کنترل کرد تب رو..
مامان ویهان🧿 مامان ویهان🧿 ۱ سالگی
سلام
تجربه واکسن ۱۸ماهگی
۱۴۰۴/۰۴/۱۶ با ۳روز تاخیر رفتیم برای واکسن،قبلش بهش استامینوفن ندادم ،کلی باهاش خرف زدم و براش توضیح دادم و حتی ب دستو پاش اشاره کردمو گفتم اینجاهارو قراره آمپول بزنیم،موقع زدن واکسن فقط گریه کرد ،توراه برگشت به خونه توماشین خوابید تا رسیدیم خونه،بیدارشد بهش استامینوفن دادم و بعدش کلی بازی کرد،حدود ۳ساعت بعدش درد پاش شروع شدو کلی گریه کرد خوابوندمش و توی خواب کمپرس سرد گذاشتم(وقتی بیدارن نمیزارن کمپرس سرد یا گرم بزاری فقط تو خواب )از خواب بیدارشد بازم درد داشت کلی بغلش کردیم و اسباب بازیاشو ریختیم جلوش تا نخواد بلندشه,اما با اینکه پاش درد داشت بلندمیشد راه میرفت و هر ازگاهی یه گریه ای هم میکرد،خداروشکر تب نداشت ولی قطره مرتب میدادم بهش،فردا عصرش بعد ازاینکه از خواب بیدارشد دیدم بدنش کهیر زده پر از دونه های قرمز،دست ها و پشت پاها و باسنش،سریع بردمش حمام ونوبت دکتر گرفتم،تا بخواد نوبتمون بشه خداروشکر کهیرا کم شد و کلا رفت،و خداروشکر از اول راه رفت بخاطر همین درد نموند توپاش،خواستم تجربمو بگم که نترسید سخت نیست زود میگذره،من خودم الکی کلی استرس داشتم