۴ پاسخ

من تلخک زدم دادم بهش خورد حالش بد شد انداخت رفت بعد هر چی گفت بده من قبلش زده بودم میدادم بهش میترسید دیگ بزاره دهنش دیگ ی چندروز سختش بود و عادت کرد

پستونک از دهنش افتاد تو دستشویی اولش جیغ زد ناراحت شد اما بعدش با خنده اومد برای باباش تعریف کرد ک پستونک رفت پیش پی پی و تماااااام
دیگ هروقت یادش میافتاد با خنده میگفت رفت تو پی پی

من سر پستونکو قیچی کردم گفتم گربه خورده دیگه نمی تونستن بخورن یه هفته ده روز سخت بود بعدش عادت کردن

وای سوال منم هست
پسر من هفته ای دوتا پستونک میخواد چون همش می‌کشه سوراخ میشه یا کنده میشه دوباره می‌خریم و این روند ادامه داره
الان کند سرش سوراخ شد اینقدر گریه کرد که خدا می‌دونه آخرم همونو خورد بس که گریه کرده بود خوابش برد
موندم چطوری بگیرم و اینکه چون خیلی وابسته هست میترسم مریض بشه

سوال های مرتبط

مامان پاییز مامان پاییز ۲ سالگی