۱۶ پاسخ

حقش بوده ابروش بره نکبت😐💔

حق بود میکشتنش چطوری اگه مردی بود همینو میگفتم

بیا برو

واقعیت ؟؟

خدایا هیچوقت نزار گول هوا و هوس شیطونو بخوریم الهی امین

ولی من عاشق رونم لذیذه نرمه

چقدر وحشتناک

وای واقعا هم با یه اشتباه آدم 19 نه صفر میشه

واقعیت یا نه

وایییی چه وحشتنااااک

وایی😲😲😲

برگام😑واقعیه یا کیکِ؟

وای یاخدا🤢😬🤨 عکس چ ربطی بهش داشت؟

وای چ وحشتناک 😳

از کجا آوردی اینو

ی لحظه غفلت ی کمر پشیمانی

سوال های مرتبط

مامان آلما🍎 مامان آلما🍎 ۱۲ ماهگی
۲۳ روز دیگ تولد یکسالگی دخترمه.
طی این مدت ک گذشت یعنی ۱۱ ماه ۸ روز'' شب بیداری کشیدم. درد زایمانو با بند بند وجودم کشیدم چون بهم شیاف نمیزاشتن و من دردو با اعماق وجودم حس کردم. سردرد های وحشتناک بخاطر عوارض امپول بی حسی اومد سراغم ک بدترین شبای عمرم بود.... تجربه اولم بود.مادرم سرکار بود خواهرم دانشجو و ۹۰ درصد کارا باخودم بود و هست. افسردگی بعد زایمان شدید گرفتم. هیکلم بهم ریخت. ۲۸ کیلو یا ۳۰ کیلو اضافه وزن گرفتم...ریزش موی شدید گرفتم...
و چندتا اتفاق بد افتاد ک ب کل افسردگیمو از ۸۰ درصد رسوند ب ۱۰۰ درصد و واقعا سخت گذشت انقدری سخت ک میگفتم این شب صبح نمیشه.انقدر سخت'' که دلم مرگ میخاست.
اما تمام این سختی ها می ارزید ب خندهای ۵ ماهگیش که انقدر شیرین بود خندهاش میخاستم زمان متوقف بشه' می ارزید ب تلاش های مکررش برای ۴ دست پا رفتنش توی استانه ۱۰ ماهگیش' می ارزید ب لوس کردنش با خم کردن گردنش برای ما. می ارزید ب دس دسی کردنش با اون دستای کوچولوش' به غذا خوردنش به شیشه شیر گرفتنش با اون دستای کوچیکش. ب نشستنش توی ۵ ماهگی به ماما گفتنش به دد گفتنش...به اینکه وقتی اسمشو صدا میکنی برمیگرده نگات میکنه. ب اینکه بهش میگی بیا بغلم دستاشو باز میکنه یعنی بغلم کن....ب تمام سختی هایی ک کشیدم می ارزید...الان ک اینارو مینویسم چشمام پر شده...
خدایا شکرت که منو بعد کلی ناامیدی' مادر کردی. خدایا شکرت بخاطر وجودش...خودت مراقب دخترم باش' نفس من و باباش به نفس های دخترم گرمه...خودت پشت پناهش باش.تو ب من فرشتتو دادی تو ب من قرص ماه دادی خدایا که هرکی میدید و میبینه' محالِ ماشالا نگه🧿 محالِ برم و میرم جایی نگن خانم یه لحظه وایستا بچتو ببینیم میشه عکس بندازیم؟ میشه بوسش کنیم یا میشه دستاشو بگیریم...