۲ پاسخ

ناراحت نباش همه مثل همیم دلم میخواد اول ۲ ساعت تنها باشم بخورم برم با خیال راحت دوش بگیرم ۲ ساعت خوب بخوابم بعد آماده بشم برم ۲سه ساعت با خیال راحت بگردم ولی همشون فدای یه تار موی پسرم که هیچکدوم نمیشه حتی یکساله نتونستم با خیال راحت یه جای بخورم انقد که پسرم پر جنب و جوشه پر تحرک

خسته نباشی عزیزم ...

بفرما چایی ☕

سوال های مرتبط

مامان نیهان🦋 مامان نیهان🦋 ۱۶ ماهگی
حدود یک هفته تو هیاهوی اسباب کشی و بسته بندی وسایل و اینام نیهانم دندون در میاره ۶تا باهم اونم از بالا تب می‌کنه
همه وسایلام جمع کردم در حد خوردم خوراک و شام و ناهار و اینا ظرف و ظروف نگه داشتم غذا ام میپزم سرسری
ولی اعراب وجدان میگیرم نمیتونم خوب به دخترم برسم آنقدر کار و خستگی و بی حوصله ام ک نمیتونم اونجوری ک باید بهش برسم
برسم
بعضی وقتا میگم من وقت نمیذارم براش خیلی مامان بدی ام
با خودم میگم من برا پسرمم مادری نکردم خدا تو ۱۶سالگی بهم پسر داد نتونستم اونجوری ک باید مادری کنم نکردم بچه بودم
الان به اینم نمیرسم چون هم حوصله ام نمی‌کشه هم واقعا خسته میشم هم نیهان بچه خیلی کنجکاویه خستم می‌کنه شیر نمیخوره غذا نمیخوره
به خودم قول دادم از این خونه ک برم جای دیگه بیشتر وقتم برا دخترم بذارم بیشتر بهش برسم
همش بغلمه ازم دور نمیشه همش گریه گریه کم میارم واقعا
ولی خیلی احساس ناکافی بودن میکنم خیلی
نمی‌دونم این یه حسه یا واقعا ناکافی ام کم میرسم 🥺😔
مامان Benyamin🧸🤎🥥 مامان Benyamin🧸🤎🥥 ۱۳ ماهگی
نظرتون درمورد بچه دوم چیه؟صادقانه و عاقلانه میخوام نظر بپرسم ازتون
مادرم نزدیکمه ولی بچم انقد اذیت میکنه کلا ۴ ساعت میتونم خونشون باشم بعد میام خونه،ولی بچم رابطش با بچه ها دیگه خیلی خوبه،اصلا بچه هرسنی که میبینه ساکت میشه کنارش میشینه ،ولی خونه خیلی شیطونه میدونم بخاطر سنشه ولی خیلی اذیتم میکنه حتی شونه به موهام نمیزنم از خستگی،همسرم میگه اگه اوضاع جامعه اینجوری پیش بره همین یدونه بسه،با اینکه مشگل مالی نداریم ما،ولی خب بالاخره یوقتایی ادم کم میاره از نظر مالی دیگه...
دروغ چرا خیلی عاشق دختر دار شدنم،دلم میخواد پسرم یه خواهر داشته باشه،از طرفی خودمم خیلی تنهام میترسم وقتی پیر شدم هیچکسو نداشته باشم،میترسم همین پسرمم زن بگیره تنها بشم،من خودم از این عروسا نبودم ولی خب انقد ذهنم الان درگیره به همه چی فکر میکنم
من دوستی ندارم فامیلم کسی ندارم همین پدرمادرو خواهر و خانواده همسریه،یوقتایی میگم خودخواهیه اگه بخاطر تنها بودنم و این چیزا بچه بیارم تو این جامعه،چقد بده تنها باشی،یوقتایی دلم به حال خودم میسوزه،دلم میخواست انقد توان داشتم ده تا ده تا بچه میاوردم کنارشون زندگی میکردم تا پیر بشم،ولی....من از بچه دار شدن ناراضی نیستم خیلی دوسش دارم شیرینه،فقط چالشا و فکرای توی ذهنمو اینجا نوشتم