۱۶ پاسخ

من اگه بگم چندبار خورد زمین چندبار باصورت رفت توکمد باورت نمیشه الکی ناراحت نشو فقط هرچی جلو پای بچه هست بردار

الهییی هم واسه خودت ناراحت شدم هم نینیت...
تند تند واسش صدقه بده
اگر توانشو دارید واسش گوسفند عقیقه کنید...
و این ک ان شاءالله همیشه سلامت باشه و خوشحالیشو ببینی عزیزم💔😘

شاید توذهن ما مامانا بمونه ولی بچها تابزرگ میشن پرانرژی تر

یکی ترفنده مادرشوهرم گفته اسپند وکندور ونمک قاطی کن دورسربچه بچرخون هفت بار قل هو الله والناس وایتالکرسی بخون دورسرش بچرخون بریز تواتیش

من که تمام چیزای تیز را با ابر پوشوندم
حتی لبه ی میز و سرامیک و هرچی که فک کنی تیز هست

خداروشکر ک آسیب جدی ندیده اگ بخاطر دندونش ناراحتی دیگ کاریه ک شده باز دندون شیریه چن سال بعد میخاد بیوفته نگرانی نداره
فقط برا بینی حتما یه عکس بگیر ک شکستگی نداسته باشه

ببر یه عکس از بینیش بگیر نشکسته باشه
داداش من کوچک بوده خورده زمین کج گرفته بینیش
وسایل اضافه رو بزار تو اتاقی جای مه جلو نباشن
طفلک 😔
من سه ساله هیچی جلو دست ندارم ولی بازم بچه میخوره به میز

منم حدودا یکماه پیش رایان خیلی عادی نشسته بود یهو افتاد نگو پستونک خورده به لثه بالا خون میومدا مگه قطع میشد خیلی بد بود من فقط میزدم تو سر خودم قشنگ درکت میکنم الان چه حالی داری تا چند وقت همش میترسیدم باز خون نیاد

عزیزم پیش اومده دیگه اینقد خودتو ناراحت نکن وسرزنش هم نکن
ان شالله که هیچ وقت ازاین اتفاقا نیفته دیگه ولی بچه تا بزرگ شه ازاین ضربه وصدمه هازیاد میخوره ان شالله که هیچ وقت دیگه پیش نیاد
مطمئنا یک مادر چهار چشمی مواظب بچش هست ولی واقعا گاهی اوقات بچه ها بایک چشم بهم زدن یک اتفاقی پیش میاد براشون که آدم میمونه چی شد پس خودتو اینقد سرزنش نکن چشم بهم بزنی بزرگ میشه دندون شیریش میفته دائمیاش درمیاد
منم پسر تازه راه افتاده بود به لبه تخت گرفته بود منم پشتش بودم که نیفته داشت سرسری میکرد دهنش خورد لبه تخت دوتا دندونش شکست اینقدر خودمو سرزنش کردم وعذاب وجدان داشتم الان خداروشکرالحمدالله دندون دائمیاش دراومده کلا فراموش کردم

اخی عزیز دلم درکت میکنم ولی اون یادش میره همه‌جاش خوب میشه الان ب اغوش و‌محبت تو نیاز داره من همه این‌روزا رو گذروندم زن داداشم چند هفته پیش دقیقا بالا سر بچش بود دسش تو دستش بود از مبل قل خورد پسرش افتاد انقذ خون از دهن‌بچه‌اومد اونم داش غش میکرد بی زبون بابام‌برد شستش تنیزش کرد دوباره اومد ب بازی بچه اما بی چاره زن داداش من هنوز حالش بد بود این‌مهر مادری ک تو بدنمونه خیلی جاها اذیتمون میکنه‌از خودمون بیشتر دوسشون داریم

عزیزم یا میز تو جمع کن یا تمام لبه هاشو باید ابر بچسبونی منکه اینکارو کردم
کل خونه رو ایمن کن من تمام لبه هارو چیزی چسبوندم شیشه میز هارو جمع کردم

تو ک نمیخاسی اتفاقی براش پیش بیاد شده دیگه خدا رو شکر ک بدتر نشده
اون بچه هم ترسیده الان ب مامانش احتیاج داره بخاطر کوچولوت خودت رو جمع و جور کن

عزیزم خیلی سخته نمیتونم خودمو جات بذارم واقعا ادم دیوونه میشه
حواستو پرت کن ب یاد نیاری
چون الگوش تویی نباید میزدی تو سرو صورت خودت جلوش
بچه ها سریع یاد میگیرن اتفاقایی آینده براشون میوفته چ احساسی و خدایی نکرده جسمی باید یاد بگیرن قوی باشن
سعی کن حال هوا رو عوض کنی
مطمئن باش مهربون تر از تو واسش فقط خداست و صد در صد ک نمی‌خواستی اینطوری بشه این اتفاق باعث شد خونه رو یکم ایمن تر کنی و یجور دیگه حواست باشه
ک منم یموقعا از دستم در میره و چند بار سرشو کوبیده تو مبل
دیگه ماشاالله این پسرا رو هر کار کنیم شر شیطونیشون بیشتر میشه 🫠🫂

الاهی بگردم ماشالله ب جنب جوش این بچا

پاشو عزیزم بچت بهت احتیاج داره
دیگه یه اتفاقی بوده افتاد
منم پسرم چند روز پیش افتاد
با اینکه ۴ چشمی حواسم بهشه
اکثرا برا همه پیش میاد ناراحت نباش

بچه ها تو این سن خیلی جنب وجوش دارن و متاسفانه توکسری ازثانیه یه بلایی سرخودشون میارن گاهی واقعا دست ما نیست فقط تنهاکاری که میتونیم انجام بدیم خونه رو امن کنیم

سوال های مرتبط

مامان دیان👼 مامان دیان👼 ۱۴ ماهگی
سلام از روزایی که توان ادامه دادن ندارم اما مجبورم سر پا بمونم 💔
شنبه شب دیان رو بردم حموم (یه مدت تو حموم خیلی میترسه و گریه میکنه)شنبه هم زیاد گریه کرد بخاطر همین فوری شستمش و دادمش مادر شوهرم (خونه مادرشوهر بودم)یکم نگذشته بود دیدم مادرشوهرم داد میزنه دیان دیان نمیدونم چطور دراومدم بیرون دیدم بچم کبود و بی حال (مثل غش کردن)اینکه چطور رفتیم بیمارستان و چی شد طولانی و حوصله توضیح ندارم ولی من مردم 😓البته خداروشکر تومسیر اوکی شد ولی همچنان بیحال بود رسیدیم و دیان بستری شد واای که الانم میگم دلم میخواد بمیرم بچم خیلی اذیت شد خدا انقدر خون و آزمایش گرفتن ازش چون از حال هم رفته بود فرستادنش سی تی آنژیو تا خیلی دقیق تر قلبش رو بررسی کنن اینجا خیلی اذیت شد دیان بیهوشی زدن اما رگش خراب بود کل بدنشو سوراخ کردن انقدر گریه کرد هنوزم که هنوزه صداش گرفته انقدر بد ازش رگ گرفتن از همه جای بچم خون اومد راهرو بیمارستان پربود از خون بچم😭ادامه اش👇👇