۱۳ پاسخ

فعلاً که تصمیم گرفتی اقدامی نکنی، منطقیه خبر رو هم به کسی نگی.
در مورد همسرت: بله حقشه بدونه، ولی اگه احتمال می‌دی نمی‌تونه نگه داره و تو الان به آرامش و زمان نیاز داری، می‌تونی کمی صبر کنی.
وقتی خودت آماده بودی و شرایط آروم‌تر شد، هم با آرامش با همسرت درمیون بذار، هم دنبال مراقبت‌های لازم برو.
سلامتت و آرامشت الان از همه‌چی مهم‌تره.

عزیزم یه مدت بزن مریضی خودت بگو دیسک گرفتم.نمیدونم ساتیکم گرفت برو دکتر زنان چکاب کامل مکمل بگیر بخور بگو رفتم ارتوپد.بعدم و گفته استراحت مطلقی دیسکت جدیه و.... یه یه ماهی کار نکن . والا خانواده شوهر لیاقت ندارن براشون کار کنی .مگه ببخشید اینجورمیگم کلفت و نوکر شون هستی . هرچی کنی اخرسرمیگن وظیفه بودا نه تشکری نه چیزی بخدا دیدم که میگم .

بهتره عزیزم تا سه ماه نگی

بالاخره ک میفهمن
دیر یا زود
خلاف نکردی ک
بنظرم بگو

خوب چرا میخوای کسی نفهمه

آخرش که باید بگی همین الان بگو که همه ملاحظت رو بکنن

توتایپک قبلی جوابت را دادم بروبخون

عزیز تو بارداری اسید فولیک واجبه بنظرت منم بخورم تا برم دکتر .....

من دختر اول که دنیا اومد برا دومی اقدام کردم نشد که نشد چقدر دکتر دارو هزینه کردم تا دختر بزرگم شد ۱۳ سال دیگه دکترا هم گفتن بچه دار نمیشی زیاد هزینه نکن رازی شدم به رضای خدا بعد ۱۳ سال خدا بدون دارو بدون هیچ دکتری ناخواسته باردار شدم ولی خیلی شیرین خوشحال ترین فرد زمین بودیم الان فرشته خدا دختر مامان چهار سالشه حکمت خدا را دیدم

پس تا کی میخواهی کسی متوجه نشه ؟

بفهمن چی میشه
همه آدمای دنیا بچه میارن

مبارکه

نمیشه که دکتر نری! باید فولیک اسید و اینچیزا واست بنویسه و قلبش چک بشه و....برو متخصص زنان.واسه متخصص زنان که حتما نباید حامله باشی! بگو مثلا عفونت داری یا هرچیزی. یا کیستی چیزی.هزارتا بهونست.

سوال های مرتبط

مامان گرشا مامان گرشا ۴ سالگی
سلام‌مامانا
میدونم خیلی دارم با پشت های نا امید کننده ام حالتون و خراب میکنم
ولی خیلی حالم بده الان فقط دارم به صورت گرشا نگاه میکنم بعد فکر میکنم چرا خدا نمیزاره منو این بچه هم مثل همه بچه ها و مادرا کنار هم از زندگیمون لذت ببریم . گرشا قبلا بهش اب قلم گوسفند میساخت الان نمیسازه دوباره میدم اسهال خلطی میشه .
اللن چهار شبه درست نخوابیدیم نیم ساعت از خوتبش میگذره همش گریه و زاری .
دیشب قبل خواب با دلدرد اسهال شد و تا بخوابه همش میگف دلم درد میکنه از زیاد شدن ادرارشم نگم الان چند شبه تا صبح پوشکش پر میشه پس میده
وزن و قدم نمیکشه الان مدتیه واقعا بهم ریخته و من میترسم از نون باشه تو تست پوستیش نون مثبت بود فکر کنم ۶ بود عددش یه برهه ندادم مجبور شدم نون سحر بدم که سیب زمینی داره و نمیسازه بهش سه ماه دادم ولی حالا مجبورم سنگک بدم به خدا مجبورم بچه ام چیزی نمیخوره . شوهرم میگه باید بدی بخوره چون اون برهه رو دید که چقدر اذیت شد بچه . خودمم دیگه میترسم قطع کنم . الان هر جا میخونم نوشته اگه ادرار زیاد باشه به کلیه هاش اسیب میرسه زبونم لال . امروز رفتم ازمایش ادرار دادم براش تا یه شنبه ببر روحانی ببینم چی میشه به خدا دیگه نمیکشم
گرشا تا صبح شاید ۳ الی ۴ بار جی میکنه طول روزم ۶ بار ولی وقتی الرژن میخوره ادرارش حجیمه .
کاش بخوابم دیگه پا نشم خسته شدم از نگاهاش التماس گونه اش برای خوراکی ها یه چیز ساده نمیتونه بخوره اخه مگه میشه یه بچه ۵ ساله با ۴ تا مواد زندگی کنه .
خسته شدم از صبح تا شب استرس کشیدن .
خسته شدم از تو نت چرخیدن.
خسته شدم از دکتر رفتن
خسته شدم . کاش بمیرم راحت شم .