مامانا یه مسئله فکرمو مشغول کرده ما تازه خونه خریدیم و سال دیگه قراره بریم داخلش چون تا یه سال اجاره دادیم همسرم خیلی اصرار میکنه که دوباره باردار بشم در حدی که بحثمون شد منم حالا فعلا نمیخام چون الان تمام ذهنم درگیر خونس و بازسازی کردنش و هزینه هایی که دارس خریدایی که باید کنیم من میگم سال دیگه که رفتیم خونه جدید انشالله اقدام میکنم سال دیگه هم پسرم پیش دبستانه اصلا ذهنم آماده نیس منم بارداری اولم افتضاح بود ویار شدید و استراحت مطلق بودم الان طبقه بالام باید بشینم یه جا از پله ها بالا پایین نشم و مراقبتش کلا مخالفم یه دلم هم میگم پسرم بره پیش شاید سخت بشه برام سروکله زدن با درسای اون و بارداری به نظرتون چیکارکنم خیلی ذهنم درگیره اومدم باشما درمیون بزارم ببینم شما بودین چیکارمیکردین؟

اگه سنت زیر۳۰ هست صبرکن رفتی خونه جدیدت اونجا باردارشو اخه پیش دبستانی درس ومشق ندارن که بخای سروکله بزنی بعدنصف روز هم بچت خونه نیست میتونی استراحت کنی

بنظرم همین های ک گفتی رو ب همسرت بگو و قانع ش کن ..
چون منم اگه جای تو بدم اقدامم میزاشتم واسه بعد جا بجایی

بنظرم صبر کن جابجا بشی بعد الان که سخت میشه

بنظرم وقتی کامل جابجا شدی اقدام کن به شوهرت بگو جابجای سخته تو بارداری یا بچه نوزاد

من باشم میزارم بعد از جابجایی اقدام میکنم
چون اثاث کشی و نوسازی و غیره خیلی رفت و آمد داره، جسمت اذیت میشه
بزار سال بعد بیار تو خونع خودت

نه الان بقول خودت ذهنت اصلا امادگیشو نداره صبر کن ایشالله برین یکم وضعیتتون خوب بشه جابه جا بشید بعد
من آنقدر دلم نی نی میخواد اصلا شرایطشو نداریم 🥲برای ماهم دعا کن خانه دار بشیم

کلا بچه دوم خیلی اوضاع سختر میشه بنظرم یه بچه اصلا کاری نداره ولی دونی که بیاد همه چی بهم می‌ریزه باید کمکی داشته باشی تنهایی واقعا زجر اوره من واقعا دارم اذیت میشم بااینکه دومی یه سال داره تقریبا ولی اولی هنوز بچه ست ودلش بازی وشیطنت میخاد ولی من به خاطر خواب دومی همش بهش تذکر میدم اونم بیچاره عصبی شده اگه سنت بالا نیست بزار چند سال دیگه

اگه مالی اوکی هستی بیار


با درس و مشق بچه هم خودت مریض میشی هم بچه ها