سلام بخاطر ابله مرغونم دو سه هفته ای میشه بچه پیش مامانمه قبل اون موقع عوض کردنش غلت میزد باز برمی‌گشت سرجاش الان دیگه واینمیسته ماتم دارم که آوردمش خونمون چجوری عوضش کنم واقعا مشغله ذهنی درست شده برام چهار دست وپایی کنه چیکار کنم واقعا سخته بچه داری من واقعا توانشو ندارم کاش یکی بود این سختی هارو بهم میگفت😔

۳ هفته بچه پیش مادرتونه چون شما مریض بودی؟؟؟
چجوری تحمل میکنی دوری بچه رو
چجوری عوضش کنی و چاردستوپا بره چکار کنی؟؟؟
اینا ذره ای از سختی فرزند پروری هم نیست
کم سن و سال هم نیستین که آدم بگه نمیدونید
کاش قبل بچه دار شدن چندتا کتاب دربارش میخوندین

بچه رو به هیچ وجه ندید کسی نگه داره ، مگه اینکه مجبور باشید
مهم نیست به شما سخت میگذره
مهم اینه که اون بچه وابستگی ایمن به مادر پیدا نمیکنه و آینده دنبال این دلبستگی توی اجتماع خواهد گشت

میتونی از پوشکهای شرطی استفاده کنی.یا بچه رو موقع عوض کردن مشغول کنی

عزیزم احساس میکنم دیگه خیلی خودتو دست کم میگیری بابا زیاد سخت نگیر زندگی همینه مگه بقیه سختی نمیکشن من خودم تو غربت ام ماشالله تا الان هر جور بوده بزرگش کردم میگم از این به بعد هم خدا بزرگه همسایه مون که اونم تو غربته دوتا بچه شیره به شیره داره تازه بیشتر وقتا شوهرش میره ماموریت با دوتا بچه تنهاس

چجوری سه هفته بچتوندیدی یادادی دست یکی دیگه هرچندمادرآدم باشه فقط برای یکی دوساعت درطول روزبچتونوبکسی بسپاریدمهم نیست چه برسرشمامیادمهم اینه اون بچه درنبودشماچقدراذیت میشه وچه ترس هایی سراغش میاد وقتی اطلاعاتی درموردبچه داری نداریدچراخب میذاریدبچه دارمیشید؟!؟!

فدات شم این فکرا چیه خب یه چیزی میدی دستش مشغول میشه عوضش میکنی داا
به این فکر کن شما خانم بالیاقت توانمند چرا نتونی از پس یه بچه فسقلی بربیایی حتما که میتونی فکرای الکی وپوچ رو کوه نکن براخودت به فکر آینده وزندگیت باش

دختر اصلا نمی خواب که عوضش کنم بخاطر همین سرپایی این کار میکنم، اویزونش میکنم به مبل یه سری چیز میز میذارم جلوش که سرگرم شه

عزیزم دیگ همیش ک کسی نیست کمک بده باید بتونی از پسش بر بیایی

وای چقدر سخت یعنی دوهفته بچه تو ندیدی تونستی