۲۴ پاسخ

منم منم یه شوهر زبون نفهم بیشعور هم داشته باشی حالت بدترع

منم همینجورم عزیزم چای میریزم میبینم سرد شده نگا ساعت میکنم یا ظهره یا شبه فعلا باید تحمل کنیم من دوتا دیگمم همینجور بودم هیچی نفهمیدم فقط غذای یخ خوردم مادر بودن به همیناشه

منم دقیقا همینم ولی باید به خاطر بچه دیگه ام غذا هم آماده باشه و پبزم..به اونم برسم چون دختره همش حس حسادت میکنه که توجه هم کم شده .مهمون هم میاد مهمانداری هم باید کنم

اگ بچه نارس مثل من داشتی چکار میکردی

هووف منم ببر بکشش

شرایط همه همینه عزیزم این روزا هم میگذره و بالاخره بزرگ میشن

میگذره عزیزم صبر کن فقط هیچ چاره دیگه ای نداری خوب درکت میکنم ماه به ماه بهتر میشه حالا خودت میبینی

اون بچه تکیه گاهش تویی اکثرا شرایط شما رو دارن من شوهرم ۶صبح میره سر کار ۶غروب یا ۸شب میاد وقتی میاد واقعا نمیتونه کمکی کنه خودم تنها پسرمو بزرگ کردن شبا مریض میشد شوهرمو میفرستادم تو حال بخوابه که صبح بتونه بره سرکار الان پسرم ۶سالشه وقراره نوزادمم به دنیا بیاد
بعد زایمان اولم افسردگی شدید گرفتم ولی همه گذشت اشتباه کردم به در بیخیالی نزدم وسخت گرفتم الان دیگه به در بیخیالی میزنم شمام خودت به خودت کمک کن مادر هستی مادر بودن سخته

من دقیقا تا واکسن ۴ماهگیشه صلا نخابیدم تو چشم لخته خون افتاده بود از بیخابی همش توهم داشتم افسردگی شدی بدون کوچکترین محبت یا کمکی.
خداروشکر برای بودن و سلامتی پناهم فدای سرش

سعی کن خودت حال خودتو خوب کنی هیچکس به فکر ما نیست
حتی شده ۱۰ دقیقه باشه یه آهنگ و یه چایی.....چند ماه اول خیلی سخت‌تر میگذره بعد کم کم خوابش تنظیم میشه و میفتی رو روال

عزیزم بچه که تازه به دنیا میاد واقعا زیاد کار میبره .
اگر بچه نا آروم باشه که دیگه بدتر . ولی رفته رفته زبونش دستت میاد راحت تر میشه . به روزای خوب فکر کن.
کسی کنارت نیست کمکت کنه ؟ غذا بزاره یا بیاد کنار بچه یه دوش بگیری و استراحت کنی؟
راستی بچه ی اولته؟

دو سه ماه صبر کن خودکشی نکن بعدش خوب میشه😉

ببین عزیزم خدا یه چیزی بهت داده چیزی که ازت نگرفته ناشکری نکن کار یه زن بچه داری کردن چکار باید بکنی کم کم خوب میشه منم همینطور هستم ولی بازم میگم خدا رو شکر

عزیزم همینه هممون همینیم منم دست تنها از اول بودم از همسرت کمک بخواه آخر هفته ها یه کم نیرو جمع کنی

شرایط هه مامانا مشابه همه یکیش من اما همش میگذره من گریم میگیره اما میگم میگذره همونطور که برای دختر اولم گذشت اینم میگذره سخته میدونم درک میکنم اما تموم میشه تو میتونی قرار یکم که بزرگتر شد کلی خوش بگذرونی باهاش بیرون برید تفریح کنید همدمت میشه مثل دختر بزرگم

عزیزم تازه یکماهه بدبزرگ میشه نگران نباش هممون همینیم عزیزم من دوتا بچه دارم یه ۴ ساله یه۲ماهه هیچ کسم کمک ندارم پس یکم به خودت امیدبده خیلیاتوحسرت یه لحظه بغل کردن بچه هستن عزیزم

عزیز،باور کن هممون مث تو هستیم،،،باور میکنی من شام نون و خامه خوردم!!از وقتی زایمان کردم ی لیف هم توو حموم ب خودم نکشیدم،روزی شاید یک وعده غذا بخوریم،تمام بدنم دردمیکنه،آرنج هام بازوهام،باسنم،زانوهام،سرم،کمرم😫👩‍🍼
میگذره این روزها ناراحتی نکن

ب این فک کن ک خیلیا میلیونها تومن خرج میکنن برا داشتن بچه

تازه ۱ماهشه بزار برسی به سن بچه های ما تازه میفهمی سختی یعنی چی

همسرت کمکت نمیکنه

عزیز دلم حق داری ولی ناشکری نکن
منم همین شرایطو دارم و حتی شاید سخت تر

منم خیلی داغونم خیلی سخته

صبر کن بزرگ میشه بهتر اونم نوزاد دیگه چاره ای نیس

این نیز بگذرد...
همه این روزا میگذره عزیزمن

درست میشه نگران نباش سختیش ۶ماه اولم رفته رفته همه چی درست میشه

سوال های مرتبط

مامان نازگلمم و تودلی مامان نازگلمم و تودلی ۴ ماهگی