سلام خانما میخام بدونم برای کسی پیش اومده
ما ۴ سال پیش این خونمونو خریدیم
وقتی اومدیم تا ی مدت خوب بود همه چیز کم کم حس کردم برام سنگینه وضای خونه بعد ی مدت بیشتر شد ی اینه جلو درخونمونه ک اون بیشتر اذیتم میکرد
بعد تو بارداری بیشتر شد ب طوری ک بعد زایمان داشتم دیگ دیوونه میشدم حتی ی سایه میدیدم از اتاق پسرم میره تو اتاق ما
با یکی صحبت کردیم گفت چیزی نیس ولی تو دخترم خیلی نظر داری تا الان تو عمرم اینقدر ندیده بودم کسی نظر داشته باشه ی کاری کرد بهتر شدم دیگ اون سنگینی نبود
ولی دوباره جدیدا حتی دیشب رفتم دستشویی میخاستم برم رو جام قشنگ کامل حس کردم یکی کنار میزه ناهدر خوریه ک از جلوش رد شدم برگشتم چیزی نبود
حتی گاهی دارم ظرف میشورم دقیقا انگار پشتمه چند بار سایشو رو دیوار اشپزخونه دیدم
نمیدونم واقعا دارم اذیت میشم کسی اینطوری بوده ب شوهرم گفتم بفروشیم بریم از اینجا

خواهر من خیلی جن میدید حتی صداشونم میشنید رفت دکتر روانپزشک گفت ذهنت درگیره عصبی هستی ب خاطر همین توهم داری

سوره الرحمن
و سوره جن زیاد بخون

منم همینجور بودم وقتی کم خون میشم خستم ویتامینام کم میشه قشنگ دچارتوهم میشم بعدزایمانم دقیقاااا مثل شماشدم موقعه ظرف شستن انگاریکی پشتم بود
بعد ک به خودم رسیدم خوب شدم
الان مجدد هم عصبیم هم بهانه گیر هم حوصله ندارم هم اون حالتا بهم دست میده
شمام انرژی منفی برا خونه نده برو روانشناس اگ گفت برو روانپزشگ به خودتمم برس خوب میشی

ما چشم رو خونمونه .
موقع ساختنش که عقد بودیم خانواده شوهرم یکم کمکش کردن از لحاظ مالی
بعد هر جا نشستن گفتن ما ساختیم .
جهیزیه عالی بردم عالی . خواهر شوهرم همش میگه با بچه هاش این خونتون بدید به ما .وقتی چشم کسی دنبال زندگیمه خوش نمیبینم توش
هی میگم بفروش میگه نه زحمت کشیدم براش

ما دقیقا دخترم این مشکل رو تو خونمون داره و درا رو قفل کردیم اومدیم چند ماهه خونه بابام
هزار حرف از خانواده شوهر شنیدم اما میگم درک فقط بچم خوب باشه

عزیزم خونتو عوض کن الکی پیش دعانویس نرو و سرکتاب باز نکن
اونا خودشون موکل دارن اونارو مامور میکنن که مثلا یه مدت خوبی ولی اون موکل ها هم همینجور الکی کار نمیکنن برات
میرن تو وجود خودت و بچه ات بعدها دچار بیماری و مشکلات روانی میشین
اصن سرغ دعانویس و فالگیر نرو اگه اونا میتونستن زندگی خودشون خوب بود همشون دیدی خونه و زندگیشون داغون

اره عزیز..دقیقا ما یکسال پیش این مشکل رو داشتیم..ما حتی صدای اونارو هم میشنیدم🙂

دختر جاریم سر بارداریش اینجوری بود دعا گرفت گفته بود همزاد داری دیگه خوب شده

تازه زایمان کردین؟؟

منم حس کردم حامله بودم بیشتر🫠کلا حس میکنم با خودمه،چون خیلی خونه عوص کردیم ولی همیشه اینجوری بودم،ولی وقتایی که بهش فک میکنم انگار بدتر میشه توجه نمیکنم راحت ترم

خونتونو عوض کن

حرز بگیر همراهت داشته باش

وای چه ترسناک

عزیزم دائم سوره جن رو تلاوت کن تا ازت دور بشن بهترین کار همینه ۴ گوشه خونه رو هم سرکه بریز یک کوچولو